کلمه جو
صفحه اصلی

وقتیه

فرهنگ فارسی

قضیه موجهه را نامند که حکم شود در آن بضرورت ثبوت محمول مر موضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتا نه بر سبیل دوام مانند آنکه گویی کل قمر منخسف وقت حیلوله الارض بینه و بین الشمس لادائما و لا شئ منه بمنحسف وقت التربیع لادائما و چنین قضیه ای مرکب باشد از وقتیه مطلقه موافق در کیف و مطلقه عامه مخالف در کیف

لغت نامه دهخدا

وقتیه . [ وَ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث وقتی ّ.


وقتیة. [ وَ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) (قضیه ٔ...) (اصطلاح منطق ) قضیه ٔ موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام ، مانند آنکه گویی : کل قمر منخسف وقت حیلولة الارض بینه و بین الشمس لا دائماً و لا شی ٔ منه بمنخسف وقت التربیع لا دائماً، و چنین قضیه ای مرکب باشد از وقتیه ٔ مطلقه ٔ موافق در کیف (یعنی ایجاب و سلب ) و مطلقه ٔ عامه ٔ مخالف در کیف . و وقتیه ٔ مطلقه آن است که حکم شود در آن به ضرورت در وقت معین ، و مطلقه ٔ وقتیه آن است که حکم شود در آن به نسبت به فعل در وقت معین ، پس بین این دو قضیه عموم و خصوص مطلق باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون از شرح مطالع). رجوع به اساس الاقتباس و تعریفات سید جرجانی و قضایا در این لغت نامه شود.


( وقتیة ) وقتیة. [ وَ تی ی َ ] ( ع ص نسبی ) ( قضیه ٔ... ) ( اصطلاح منطق ) قضیه موجهه را نامند که حکم شود در آن به ضرورت ثبوت محمول مرموضوع یا سلب موضوع از محمول را موقتاً نه برسبیل دوام ، مانند آنکه گویی : کل قمر منخسف وقت حیلولة الارض بینه و بین الشمس لا دائماً و لا شی منه بمنخسف وقت التربیع لا دائماً، و چنین قضیه ای مرکب باشد از وقتیه مطلقه موافق در کیف ( یعنی ایجاب و سلب ) و مطلقه عامه مخالف در کیف. و وقتیه مطلقه آن است که حکم شود در آن به ضرورت در وقت معین ، و مطلقه وقتیه آن است که حکم شود در آن به نسبت به فعل در وقت معین ، پس بین این دو قضیه عموم و خصوص مطلق باشد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون از شرح مطالع ). رجوع به اساس الاقتباس و تعریفات سید جرجانی و قضایا در این لغت نامه شود.
وقتیه. [ وَ تی ی َ ] ( ع ص نسبی ) مؤنث وقتی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وقتیه، یکی از از اقسام قضایای موجهه مرکبه بوده و مفادش حکم به ضرورت ثبوت محمول برای موضوع است در وقت معین.
قضیه وقتیه، قضیه ای است که در آن به ضرورت ثبوت محمول برای موضوع یا سلب آن از موضوع، در وقت معینی حکم شده باشد، مانند "وقتی که زمین بین خورشید و ماه حایل شود ماه ضرورتا می گیرد" پس مقید کردن ضرورت قضیه به وقت معین، آن را از صورت اطلاق خارج کرده و به صورت وقتیه در می آورد. به بیان دیگر، وقتیه از وقتیه مطلقه و مطلقه عامه ترکیب یافته است و مفادش حکم به ضرورت ثبوت محمول برای موضوع است در وقت معین به اضافه قید لا دوام به حسب ذات. مثل در وقت حایل شدن زمین بین ماه و خورشید خسوف می شود نه همیشه و معنای "نه همیشه" آن است که در یک زمانی منخسف نمی باشد. با توجه به این نکته، حینیه لا دائمه مرکب است از حینیه مطلقه و مطلقه عامه، مانند: هر پرنده ای بال های خود را بالفعل حرکت می دهد، حین پرواز نه دائماً. و معنای "نه دائماً" این است که: هیچ پرنده ای بالفعل بال های خود را حرکت نمی دهد.
وقتیتان
در متون منطقی (به زبان عربی) به دو قضیه وقتیه و منتشره، "وقتیتان" (دو قضیه وقتیه) اطلاق می شود.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • مظفر، محمدرضا، المنطق. • فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال المیزان.• تفتازانی، عبدالله بن شهاب الدین، الحاشیة علی تهذیب المنطق.• خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.• مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.


کلمات دیگر: