کلمه جو
صفحه اصلی

حدود الله

فرهنگ فارسی

( اسم ) آیینهای ایزدی کیش یزدانی راه خدایی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حدود جمع حد به معانی کناره و مرز، تیزی شمشیر و مانند آن و سختی است که در اینجا منظور همان کناره و مرز است.
این واژه در چند مورد در قرآن به هنگام بیان احکام شرعی تکرار شده است: بقره/187، بقره/229، نساء/13، مجادله/4،طلاق/1
در آیه 187 سوره بقره آمده است.
«تلک حدود الله فلا تقربوها»
احکام خدا مرزهائی است برای اعمال مردم که خداوند مقرر داشته است (که از آن تجاوز نکنند) پس به آن نزدیک نشوید.
انسان طبیعی حد اعمال خویش را توانائی خود قرار می دهد هر کار بتواند می کند و هر چه نتواند نمی کند البته خداوند به انسان قدرت داد برای عمل و اصل آن است که هر مقدور جائز باشد، مگر قدرت یکی مانع قدرت دیگری شود و حقی از دیگران ضایع گذارد .
جباران قدرت دارند به اموال و اعراض دیگران تجاوز کنند و آنها را به قهر، به استخدام خود در آورند. خداوند حدی برای قدرت جباران مقرر داشته و مرزی بر افعالشان نهاده آنان را از تجاوز باز داشته است.
دزدی و قتل و خیانت و زنا و حیله و غیبت و دروغ و هر چه را به حق دیگران زیان وارد می آورد حرام کرد. اینها حدود خداست.

[ویکی فقه] حدوداللَّه‏ عنوان کیفری که اجرای آن درخواست کسی لازم ندارد
حدوداللَّه به کیفرهایی گویند که اجرای آنها منوط به درخواست کسی نیست، مانند حد زنا، لواط و محاربه

تعریف دوم
به وظایف و تکالیف تعیین شده از سوی شارع مقدس برای مکلفان نیز حدود می گویند


منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج ۳،ص ۲۵۷
...


کلمات دیگر: