مترادف مطالبه : ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب، جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن
برابر پارسی : دادخواست، درخواست، هم خواهی
claiming, demanding
claim
جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن
۱. ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب
۲. جستن، خواستن، طلب کردن، بازجستن
ادعا، بازجست، بازخواست، تقاضا، طلب
مطالبة. [ م ُ ل َ ب َ ] (ع مص ) خواستن حق خود را از کسی و بازجست کردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). طلب نمودن و باز جستن . (غیاث ). چیزی از کسی درخواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
هم خواهی، دادخواست، درخواست