کلمه جو
صفحه اصلی

مونولوگ


مترادف مونولوگ : تک گویی، گفت وگوی با خود، حدیث نفس

مترادف و متضاد

۱. تکگویی
۲. گفتگوی با خود، حدیثنفس


فرهنگ فارسی

( اسم ) صحبت انفرادی یک تن بدون مخاطب در سینما و تاتر و منظور از آن ایجاد هیجان در صحنه است . در مونولوگ حرکت کم بکار برده میشود و فقط در صورت حالتهای مختلف ایجاد میگردد .

فرهنگ عمید

در تئاتر، قسمتی از نمایش که یک هنرپیشه به تنهایی در صحنه ظاهر شود و با خود حرف بزند.

دانشنامه آزاد فارسی

مونولوگ (monologue)
(یا: تک گفتار) سخن گفتن یک نفره. گرچه از این اصطلاح معمولاً چنین برمی آید که یک اجرای نمایشی تک نفرۀ استادانه است. مونولوگ های ادبی غالباً قطعاتی نمایشی اند که در آن ها شخصیتی، خصوصیت ویژۀ خود را گاهی بی اختیار (همچون در مونولوگ های نمایشی) آشکار می سازند؛ تک گویی (حدیث نفس) در نمایش، کارکردی شبیه به مونولوگ دارد. مونولوگ در دیالوگ (گفت وگوی نمایشی) می تواند رخ دهد؛ مثلاً در گفت وشنودی که، در آن، فردی بی مقدمه حکایتی طولانی را آغاز می کند.

پیشنهاد کاربران

تک گویی

مونولوگ یا تک گویی توسط یک نفر در تاتر اجرا می شود و ممکن است پاره ای از داستان و نمایشنامه را تشکیل دهد یا خود، داستان یا نمایشنامه ای مستقل باشد.

سنگ با ارزش

مونولوگ: گفتگو با خود که نقطه ی مقابل دیالوگ یعنی گفتگو با یکدیگر است. استفاده از این تمهید آسان ودر عین حال مستلزم تجربه و مهارت است. ( اصطلاح سینمایی )

مونولوگ [اصطلاح ادبی ]:مونولوگ یا تک گویی گفتاری است که گوینده ای خطاب به دیگران یا به خود ادا می کند. انواع مهمش شامل تک گویی دراماتیک ( مونودرام: نوعی شعر که در آن فرض می شود گوینده به شنوندگانی خاموش خطاب می کند ) و خود گویه ( که در آن گویی تنها صدای گوینده ی را می شنویم ) است. بعضی نمایش نامه های مدرن که فقط دارای یک شخصیت است، مثل “آخرین نوار کراپ” ( ١٩۵٨م ) اثر بکت، را مونودرام یا تک گویی می شناسند. در این داستان، تک گویی درونی، نمایش اندیشه های ناگفته شخصیت داستان است که گهگاه به صورت جریان سیال ذهن او عرضه می شود. گوینده ی تک گویی را مونولوگیست می نامند.


غذای مورد علاقه ی من ماهی در اقات فراغت به کلاس زبان وهنر میروم معنی این را. میخام

تک گویی، صحبت کوتاه،


کلمات دیگر: