کلمه جو
صفحه اصلی

گوگه

فرهنگ فارسی

( اسم ) بچ. گاو گوساله .
دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در ۳۶ هزار گزی باختر اردبیل واقع در ۳۶ هزار گزی باختر اردبیل و ۶ هزار گزی راه شوسه تبریز به اردبیل کوهستانی و هوای آن معتدل است .

لغت نامه دهخدا

گوگه . [ گ َ / گ ِ ] (اِ) گوساله . (ناظم الاطباء). رجوع به گوگ و گوکه شود. || دکمه ٔ گریبان . (ناظم الاطباء). رجوع به گوگ و گوکه و گو و گوی شود. || ثؤلول . اژخ . (ناظم الاطباء). رجوع به گوگ و گوکه شود.


گوگه. [ گ َ / گ ِ ] ( اِ ) گوساله. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گوگ و گوکه شود. || دکمه گریبان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گوگ و گوکه و گو و گوی شود. || ثؤلول. اژخ. ( ناظم الاطباء ). رجوع به گوگ و گوکه شود.

گوگه. [ گ َ گ ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل. واقع در 36هزارگزی باختر اردبیل و 6هزارگزی راه شوسه تبریز به اردبیل. کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنه آن 434 تن است. آب آن از رود و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گوگه . [ گ َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل . واقع در 36هزارگزی باختر اردبیل و 6هزارگزی راه شوسه ٔ تبریز به اردبیل . کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنه ٔ آن 434 تن است . آب آن از رود و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۸°۰۴′۲۹″شمالی ۴۷°۵۶′۱۲″شرقی / ۳۸٫۰۷۴۷۲۲°شمالی ۴۷٫۹۳۶۶۶۷°شرقی / 38.074722; 47.936667
«سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵، جمعیت تا سطح آبادی ها بر حسب سواد». مرکز آمار ایران. ۱۳۸۵. بایگانی شده از اصلی در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۲.
گوگه روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان نیر، بخش مرکزی، دهستان دورسون گوجا قرار دارد.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت این روستا ۲۱۸ نفر با ۵۵ خانوار بوده است.که با کاهش ۳۵٪ طی ۱۰ سال، در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا به ۱۴۱ نفر مشتمل بر ۷۴ مرد و ۶۷زن در ۴۸ خانوار رسیده است. (به طور متوسط هر خانواده دارای یک فرزند می باشد)

پیشنهاد کاربران

کسی که با گاو رابطه برقرار میکنه

در لهجه عرب خمسه به معناى باسَن و لگن پا است.


کلمات دیگر: