کلمه جو
صفحه اصلی

حضیره

عربی به فارسی

انبار غله , انبار کاه و جو و کنف وغيره , انبارکردن , طويله , اشيانه هواپيما , پناهنگاه , حفاظ


فرهنگ فارسی

جایگاه خرما

لغت نامه دهخدا

( حضیرة ) حضیرة. [ ح َ رَ ] ( ع اِ ) جایگاه خرما. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جای خرما. ( اقرب الموارد ). || گروه مردم یا چهار تن یا پنج تن یا هشت یا هفت تن یا ده تن یا کم از ده تن که بغزو [ جنگ ] روند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). چهار پنج تن. ( مهذب الاسماء ). ج ، حضائر. ( از مهذب الاسماء ). || اول لشکر. مقدمه. || آنچه برآید از رحم هنگام زادن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ریم و زردآب که با بچه بیرون آید بعد از برطرف شدن خون نفاس. ( آنندراج ). آنچه با بچه بیرون آید از رطوبات. ج ، حضیر، حضایر. || خون سطبر درپوستی که با بچه بیرون آید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ریم گردآمده در ریش. ریم که در جراحت گرد آید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

حضیرة. [ ح َ رَ ] (ع اِ) جایگاه خرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای خرما. (اقرب الموارد). || گروه مردم یا چهار تن یا پنج تن یا هشت یا هفت تن یا ده تن یا کم از ده تن که بغزو [ جنگ ] روند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). چهار پنج تن . (مهذب الاسماء). ج ، حضائر. (از مهذب الاسماء). || اول لشکر. مقدمه . || آنچه برآید از رحم هنگام زادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ریم و زردآب که با بچه بیرون آید بعد از برطرف شدن خون نفاس . (آنندراج ). آنچه با بچه بیرون آید از رطوبات . ج ، حضیر، حضایر. || خون سطبر درپوستی که با بچه بیرون آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ریم گردآمده در ریش . ریم که در جراحت گرد آید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).


دانشنامه عمومی

حضیره (روستا). حضیره به عربی ( الَحضیرَة )، روستایی است در دهستان وادی اجبار از توابع استان استان صَنعاء در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۱۰۰ ) نفر (۱۰ خانوار) می باشد.

پیشنهاد کاربران

محلی محصور و فاقد سقف برای تدفین.


کلمات دیگر: