[ویکی فقه] حِزْقیل، از پیامبران بزرگ بنی اسرائیل در سده ششم پیش از میلاد است.
نام او در زبان عبری یحِزْقیل است که، با استناد به عهد عتیق، معانی گوناگونی برای آن ذکر شده است، از جمله «خدا قوی است» یا «خدا قوی می سازد».
زادگاه حزقیل
براساس عهد عتیق، حزقیل، پسر بوزی کاهن، در اورشلیم متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی اش را در آن جا گذراند
تبعید به بابل
در سال ۵۹۷ ق م، در ۲۵ سالگی، به همراه یهودیاکین، پادشاه یهودا، و هزاران تن دیگر به فرمان نبوکدنصر به سرزمین بابِل تبعید شد.
حزقیل و دیگر تبعیدی ها ظاهرآ در دهکده ای در تل ـ ابیب، کنار نهر خابور (منشعب از فرات) در نزدیکی شهر بابل، اقامت داشتند و در همین مکان وی به نبوت رسید.
پیامبری در تبعید
حزقیل در دوران اسارت (حدود سالهای ۵۹۳ تا ۵۷۰ق م) پیامبر قومِ تبعید شده بود.
دانیال و ارمیا نیز از پیامبران معاصر وی در این دوران بودند.
رسالت حزقیل در میان اسرا مبارزه با انبیای دروغین و خبردادن از نابودی قریب الوقوع اورشلیم بود.
کتاب حزقیل
کتاب حزقیل یکی از کتاب های عهدعتیق و شامل ۴۸ باب و دربردارنده موضوعاتی چون سقوط اورشلیم، نبوات حزقیل درباره ملت های بیگانه و اتحاد دوباره بنی اسرائیل است.
حزقیل در قرآن
نام حزقیل صریحاً در قرآن نیامده است، اما مفسران مسلمان آیه ۲۴۳ سوره بقره را با وی مرتبط دانسته اند.
در این آیه از قومی سخن گفته شده است که از ترس مرگ سرزمینشان را ترک کردند، سپس خدا آن ها را میراند و دوباره زنده کرد.
منابع تفسیری در توضیح این آیه اقوالی ذکر کرده اند، از جمله این که شمار بسیاری از بنی اسرائیل، اهل شهری به نام داوَردان، از ترس طاعون، و به روایتی وبا، سرزمینشان را ترک کردند، اما خدا جان همه آنان را گرفت.
حزقیل نبی که در حال عبور از کنار اجساد آنان بود، با دیدن استخوان های پوسیده و پراکنده شان، از خدا خواست که آنان را زنده کند و به دعای حزقیل، خدا همه آنان را زنده کرد.
داستان قوم حزقیل در تواریخ
در تواریخ اسلامی نیز ماجرای این قوم، با اختلافاتی و گاه در نهایت اختصار، نقل شده است.
همچنین ثعلبی در قصص الانبیاء اقوال مفسران و مورخان را درباره این ماجرا آورده است.
به نظر می رسد برخی از قسمت های این داستان در منابع تاریخی و تفسیری، از داستان رؤیای استخوان های خشک که در عهد عتیق آمده، گرفته شده است.
نام پدر حزقیل
در منابع اسلامی نام پدر حزقیل، به اختلاف، بور، بوری، بوذی و بوزی آمده و گفته شده که از نسل لاوی بن یعقوب بوده است.
وی را، از آن رو که در دوران پیری و نازایی مادرش و با دعای او متولد شده است، ابن العجوز نیز خوانده اند.
حزقیل یا ذالکفل
همچنین به نقل برخی منابع، حزقیل همان ذوالکِفْل است و سبب ملقب شدن او به این نام آن است که وی وساطت کرد و هفتاد پیامبر را، که یهودیان قصد کشتنشان را داشتند، از مرگ رهانید.
جانشینی حضرت موسی
حزقیل سومین جانشین موسی، پس از یوشع بن نون و کالب بن یوقنا، بود.
او در تدبیر امور بنی اسرائیل با کالب همکاری داشت و بعد از وی زمام امور را به دست گرفت.
پس از مرگ حزقیل، الیاس بر قوم بنی اسرائیل مبعوث شد.
کشته شدن و محل دفن حزقیل
حزقیل را گروهی از یهودیان در سرزمین بابل کشتند.
یاقوت حموی مدفن او را بَرمَلاحه، منطقه ای در بابل نزدیک حلّه، دانسته و همچنین در جاهای دیگر نوشته است که دیر هزقل
اهالی داوردان در همان جایگاهی که با دعای حزقیل زنده شدند، دیری ساختند که به دیر هزقل معروف شد.
این دیر، که بین بصره و عسکر مُکْرَم قرار دارد، همان جایی است که داستان مذکور در قرآن، در آن روی داده است.
منابع جدید نیز مدفن وی را نزدیکی حلّه یا حوالی بغداد دانسته اند.
حزقیل دیگر در منابع اسلامی
در برخی منابع اسلامی، در توضیح آیه ۲۸ سوره مؤمن (وَ قالَ رَجُلٌ مؤمنٌ مِن آلِ فِرعونَ یکتُمُ ایمانَهُ. . . )، از حزقیل دیگری یاد شده که ملقب به مؤمن آل فرعون است.
بنابه گزارش ثعلبی، او نجار بود و به درخواست مادر موسی برای او صندوقی ساخت تا فرزندش را در آن بگذارد و به رودخانه بیندازد.
وی مدت زیادی در خدمت فرعون بود، در حالی که ایمان خود را مخفی می کرد.
پس از غلبه موسی بر ساحران، ایمانش را آشکار کرد و همراه آنان، به دستور فرعون، به قتل رسید.
روایت نبوی درباره حزقیل
براساس حدیثی نبوی، حزقیل، حبیب نجار، مؤمن آل یس و حضرت علی علیه السلام کسانی اند که حتی لحظه ای به خدا کافر نشدند.
فهرست منابع
(۱) علاوه بر قرآن و کتاب مقدس عهد عتیق.
(۲) ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۳) ابن خلدون، العبر.
(۴) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۵) احمد بن محمد ثعلبی، قصص الأنبیاء، المسمی عرائس المجالس، بیروت: المکتبة الثقافیة.
(۶) احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۷) حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده.
(۸) زمخشری، کشاف.
(۹) ساموئل شولتس، عهد عتیق سخن می گوید، ترجمه مهرداد فاتحی: شورای کلیساهای جماعت ربانی، آموزشگاه کتاب مقدس.
(۱۰) طبرسی، تفسیر مجمع البیان.
(۱۱) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۲) طبری، جامع.
(۱۳) مسعودی، مروج (بیروت).
(۱۴) مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، چاپ عبداللّه محمود شحاته، (قاهره) ۱۹۷۹ـ۱۹۸۹.
(۱۵) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۱۶) جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت ۱۹۲۸، چاپ افست تهران ۱۳۴۹ش.
(۱۷) علی بن ابی بکر هروی، کتاب الاشارات الی معرفة الزیارات، چاپ ژانین سوردل ـ تومین، دمشق ۱۹۵۳.
(۱۸) هنری هلی، راهنمای کتاب مقدس، ترجمه جسیکا باباخانیان، سابرینا بدلیان، و ادوارد عیسی بیک، هلند ۲۰۰۰.
(۱۹) یاقوت حموی، معجم البلدان.