کلمه جو
صفحه اصلی

راهگشای

فرهنگ فارسی

راه گشا . که راه را بگشاید . که راه باز کند .

لغت نامه دهخدا

راهگشای. [ گ ُ ] ( نف مرکب ) راه گشا. که راه را بگشاید. که راه باز کند :
گفت کای رخنه بند راهگشای
دولتت بر مراد راه گشای.
نظامی.
و رجوع به راه گشادن و راه گشودن شود.

پیشنهاد کاربران

در معنای گشاینده راه است. ولی امروزه در معانی پاسخ، جواب، راهکار، راه چاره، گره زدایی، گره گشایی به کار می رود. مثلاً گفته می شود راهگشای توسعه بازر


کلمات دیگر: