کلمه جو
صفحه اصلی

افاده کردن

فارسی به انگلیسی

condescend, high-hat, to convey, to give oneself airs

condescend, high-hat


to convey, to give oneself airs


مترادف و متضاد

high-hat (فعل)
افاده کردن

فرهنگ فارسی

فایده بخشیدن فایده دادن

لغت نامه دهخدا

افاده کردن. [ اِ دَ / دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فایده بخشیدن. فایده دادن. ( ناظم الاطباء ) : افاده کنی و ابدا کنی و اعاده نمائی. ( تاریخ بیهقی ص 414 ). || اظهار فضل و شرف کردن در صورتی که دارای آن نباشد. بخود بستن فضل و شرف را. بیشتر به این معنی است. ( ناظم الاطباء ). در تداول عوام ؛ کبر. تکبر کردن. کبر نمودن. فیس کردن.برتنی نمودن. افاده فروختن. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: