کلمه جو
صفحه اصلی

قایین

فرهنگ فارسی

یا قاین ( قایین ) پسر آدم ابوالبشر و حوا . در تورات سفر پیدایش باب چهارم آمده : [ و آدم زن خود حوا را بشناخت و او حامله شد و قائن را زایید و گفت مردی از یهوه حاصل کردم و بار دیگر برادر او هابیل را زایید و هابیل گله بان بود و قائن کارکن زمین بود. پس از مرور ایام واقع شد که قائن هدیه ای از محصول زمین برای خداوند آورد و هابیل نیز از نخست زادگان گله خویش و پیه آنها هدیه آورد و خداوند هابیل و هدیه او را منظور داشت اما قائن و هدیه او را منظور نداشت . پس خشم قائن بشدت افروخته شد و سر خود را بزیر افکند . آنگاه خداوند به قائن گفت : چرا خشمناک شدی و چرا سر خود را بزیر افکندی ? اگر نیکویی میکردی آیا مقبول نمی شدی ? و اگر نیکویی نکرده ای گناه بردر در کمین است و اشتیاق تو دارد اما تو بروی مسلط شوی . و قائن با برادر خود هابیل سخن گفت و واقع شد چون در صحرا بودند . قائن بربرادر خود هابیل برخاست و او را کشت ... ]و در روایات اسلامی این داستان بصور مختلف آمده از جمله نوشته اند : قابیل باخواهر توام خود [ اقلیما ] متولد گردید و پس از وی هابیل و خواهر توامش [ لبودا ] زاده شدند . پس از آنکه آنان بحد بلوغ رسیدند آدم اقلیما را نامزد هابیل کرد و لبودا را نامزد قابیل . قابیل از قبول این امر سرپیچی کرد و گفت : من هرگز در مفارقت خواهر همزادخود اقلیما - که در حسن و جمال یگانه است - از پای ننشینم . سرانجام آدم قابیل و هابیل را گفت که قربان کنند و قربانی هر یک قبول افتد اقلیما او را باشد . قربانی قابیل مورد قبول واقع نشد . این امر خشم او را بیشتر نمود و هابیل را بکشتن تهدید کرد . هابیل گفت : خداوند قربانی را از پرهیزگاران می پذیرد و اگر تو به آهنگ کشتن من دست بکار شوی من دست نگاه میدارم زیرا از خدامیترسم. قابیل همچنان در کمین هابیل بود تا روزی او را بر سر کوهی خفته یافت . سنگی برداشت و او را با ضربه سنگ از پای در آورد . سپس جنازه او را برداشت و حیران و سرگردان باین طرف و آن طرف میکشید و نمیدانست که با آن چه کند ناگاه دو کلاغ پیش چشم او به نزاع مشغول شدند یکی از آن دو دیگری را کشت و بامنقار خویش زمین را گود کرد و لاشه کلاغ مرده را زیر خاک پنهان ساخت . قابیل از مشاهده این صورت درسی فرا گرفت و بدفن جسد برادر پرداخت ( حبیب السیر لغ. ).
نام شهر قایین

لغت نامه دهخدا

قایین. ( اِخ ) قابیل. برادر هابیل. پسر آدم. ( آنندراج ). درکتاب تورات به این نام و در قرآن مجید به نام قابیل آمده است. ( الموسوعةالعربیة ). رجوع به قابیل شود.

قایین. ( اِخ ) نام شهر قاین. رجوع به قاین شود.

قایین . (اِخ ) قابیل . برادر هابیل . پسر آدم . (آنندراج ). درکتاب تورات به این نام و در قرآن مجید به نام قابیل آمده است . (الموسوعةالعربیة). رجوع به قابیل شود.


قایین . (اِخ ) نام شهر قاین . رجوع به قاین شود.


پیشنهاد کاربران

قایین ( Qayın - Kayın ) در ترکی به برادر شوهر و برادر زن گفته میشه


کلمات دیگر: