شرح حال فرد که به قلم خودش نوشته شده باشد متـ . سرگذشت من، شرح حال خود، شرح حال من، زندگینامۀ خود، زندگینامۀ من، زندگینامۀ خودنوشت * در ترجمۀ عبارت "my autobiography" میتوان از ترکیبات "زندگینامۀ من"، "سرگذشت من "، "شرح حال من" استفاده کرد
سرگذشت خود
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{autobiography} [عمومی] شرح حال فرد که به قلم خودش نوشته شده باشد
متـ . سرگذشت من، شرح حال خود، شرح حال من، زندگی نامۀ خود، زندگی نامۀ من، زندگی نامۀ خودنوشت
* در ترجمۀ عبارت "my autobiography" می توان از ترکیبات "زندگی نامۀ من"، "سرگذشت من "، "شرح حال من" استفاده ...
کلمات دیگر: