کلمه جو
صفحه اصلی

یود

عربی به فارسی

يد , عنصر شيميايي که علا مت ان ميباشد


لغت نامه دهخدا

یود. [ ] ( اِخ ) بوذ. نام دیگر کوه سراندیب که حضرت آدم بدانجا افتاد. ( از مجمل التواریخ والقصص ص 181 ). و رجوع به سراندیب شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یَوَدُّ: دوست دارد(ود نوع خاصی از حب و دوست داشتن است و آن حبی است که آثار و پیامدهایی آشکار دارد )
معنی مَا یَوَدُّ: دوست ندارد(ود نوع خاصی از حب است و آن حبی است که آثار و پیآمدهایی آشکار دارد )
ریشه کلمه:
ودد (۲۹ بار)

«یَوَدُّ» از مادّه «وُدّ» (بر وزن حُبّ) به معنای «دوست داشتن» توأم با «تمنّی» است، و به گفته «راغب» در هر یک از این دو معنا (بلکه در هر دو معنا) نیز به کار می رود.

پیشنهاد کاربران

فصل ( زمان )
مانند یود بهار و. . .

نام دیگر کوه سراندیب که حضرت آدم بدانجا افتاد.


کلمات دیگر: