دست کم گرفتن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اخفق فی تقدیر
مترادف و متضاد
دست کم گرفتن، کتمان حقیقت
کم ارزش کردن، جمع و جور کردن، دست کم گرفتن
ناچیز شمردن، دست کم گرفتن
ناچیز پنداشتن، دست کم گرفتن
دست کم گرفتن، به حداقل رساندن، کمینه کردن، کمینه ساختن، کوچک شمردن
دست کم گرفتن، حقیقت را اظهار نکردن
اصطلاحات
معنی ضرب المثل -> دست کم گرفتن
کم ارزش شمردن و به حساب نیاوردن چیزی یا کسی، کوچک و ناچیز تلقی کردن.
کم ارزش شمردن و به حساب نیاوردن چیزی یا کسی، کوچک و ناچیز تلقی کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهاد ها :
Overestimate
مِهسَنجیدَن = مه ( کوچک ) سنجیدن
بیشاسنجیدن = بیشا ( بیشتر از ) سنجیدن.
Underestimate
کِهسَنجیدن = که ( بزرگ ) سنجیدن
کماسنجیدن = کما ( کمتر از ) سنجیدن
Overestimate
مِهسَنجیدَن = مه ( کوچک ) سنجیدن
بیشاسنجیدن = بیشا ( بیشتر از ) سنجیدن.
Underestimate
کِهسَنجیدن = که ( بزرگ ) سنجیدن
کماسنجیدن = کما ( کمتر از ) سنجیدن
هوالعلیم
دستِ کم گرفتن : بی ارزش شمردن : حقیر دانستن
دستِ کم گرفتن : بی ارزش شمردن : حقیر دانستن
سَبُک داری
کلمات دیگر: