کلمه جو
صفحه اصلی

کلوند

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره : ( خواج. ما ز بهر گنده پسر کرد از خای. شتر کلوند ) . ( رودکی ) ۲ - خیار با درنگ و انجیر و گردو و قیسی و خرمای خشک برشته کشیده کلونده .
نام کوهی است و عربان را جبل خوانند. نام کوهی

فرهنگ معین

(کَ وَ ) (اِ. ) ۱ - دستبند و مرسله از گردو و انجیر و غیره . ۲ - خیار و بادرنگ و انجیر، گردو و خرمای خشک به رشته کشیده .

لغت نامه دهخدا

کلوند.[ ک َل ْ وَ ] ( اِ ) نوعی از خیار بادرنگ. ( از برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). در کردی کلند ، به معنی کدو. و کولوندیر ، کدوی غلیانی. ( از حاشیه برهان چ معین ). || آنچه مانند تسبیح از انجیر و قیسی و گردکان و خرمای خشک بر رشته کشیده باشند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ). مرسله باشد از جوز و انجیر و مانند آن. ( صحاح الفرس ). ریسه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
خواجه ما ز بهر گنده پسر
کرد از خایه شتر کلوند.
طیان ( از صحاح الفرس ).

کلوند. [ ک َل ْ وَ ] ( اِخ ) نام کوهی است و عربان کوه را جبل خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). نام کوهی. ( ناظم الاطباء ).

کلوند. [ ک َل ْ وَ ] (اِخ ) نام کوهی است و عربان کوه را جبل خوانند. (برهان ) (آنندراج ). نام کوهی . (ناظم الاطباء).


کلوند.[ ک َل ْ وَ ] (اِ) نوعی از خیار بادرنگ . (از برهان ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). در کردی کلند ، به معنی کدو. و کولوندیر ، کدوی غلیانی . (از حاشیه برهان چ معین ). || آنچه مانند تسبیح از انجیر و قیسی و گردکان و خرمای خشک بر رشته کشیده باشند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ). مرسله باشد از جوز و انجیر و مانند آن . (صحاح الفرس ). ریسه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
خواجه ٔ ما ز بهر گنده پسر
کرد از خایه ٔ شتر کلوند.

طیان (از صحاح الفرس ).



فرهنگ عمید

۱. خیار بزرگ که برای تخم نگه دارند، خیار.
۲. خربزۀ نارس.
۳. انجیر و خرمای خشک که به نخ بکشند.

پیشنهاد کاربران

هوالعلیم

کلون یا کلوند

پشت بند ( قفل ) درب های چوبی حیاط درقدیم.
وآن یک قطعه چوب به شکل مکعب مستطیل به طول 60 و عرض15وضخامت 4 سانتی متر که دو لنگه درب حیاط را مجهز به دو پُل ( قطعه چوبی به شکل مکعب مستطیل که درمیان طول آن شیاری به طول 16 وعرض 5 سانتیمتر ایجاد میکردند ) و کلون در آن شیارها قرار میگرفت و باعث میشد 2 لنگه درب باهم متصل و درب قفل شود

کلوندی نام خانوادگی قوم چرادول که اصالتا ایلامی هستند و به زبا ن کردی تکلم می کنند و از نوادگان بهرام پنجم یا بهرام گور پادشاه شاه ساسانیان هستند و اکنون در استان کردستان ایلام خوزستان کرمانشاه همدان و آذر باریجان غربی زندگی می کنند.

کلوندی از اقوام هخامنشیان هستند

یکی از نام خانوادگی های ایل چهار دول که ریشه آنها به ساسانیان و خود ساسانیان نواده هخامنشیان هستند البته لازم به ذکر است که امروزه کلوندی ها به زبان کردی گویش چهار دولی تکلم می کنند.


کلمات دیگر: