کلمه جو
صفحه اصلی

بسندگی


مترادف بسندگی : بس، کافی، کفایت، کمال

فارسی به انگلیسی

adequacy, sufficiency

مترادف و متضاد

بس، کافی، کفایت، کمال


sufficiency (اسم)
قابلیت، شایستگی، کفایت، بسندگی، مقدار کافی

adequacy (اسم)
شایستگی، کفایت، بسندگی، تکافو

فرهنگ فارسی

۱- کفایت کفاف اکتفا. ۲- شایستگی سزاواری .

لغت نامه دهخدا

بسندگی. [ ب َ س َ دَ ] ( حامص ) مَغنی ، مُغنی ؛ کفایت و بسندگی. ( منتهی الارب ). اکتفا. کفاف. || شایستگی. سزاواری.

جدول کلمات

اکتفا

پیشنهاد کاربران

english proficiency test
آزمون بسندگی زبان انگلیسی

اکتفاء


کلمات دیگر: