کلمه جو
صفحه اصلی

خوش نما

فارسی به انگلیسی

scenic, smart, well-seeming, decent, glossy

well-seeming, decent, glossy


scenic, smart


فارسی به عربی

جمیل , لماع

مترادف و متضاد

attractive (صفت)
جاذب، جالب، دلربا، خوش نما، فریبنده، مورد توجه، دلکش، کشنده

appealing (صفت)
جذاب، خوش نما

pleasant (صفت)
پسندیده، خوب، خوشایند، دلپذیر، مطبوع، خوشحال، خوش نما، باصفا، خوش، خوش مشرب، نیکو، مورد پسند

showy (صفت)
ظاهر نما، خود نما، خوش نما، ظاهری، زرق و برق دار، پر جلوه

glossy (صفت)
براق، خوش نما، صاف، صیقلی، جلا دار

pretty (صفت)
خوب، خوش نما، قشنگ، شکیل

فرهنگ فارسی

خوش نظر منظری

لغت نامه دهخدا

خوش نما. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) خوش منظر. منظری. دیداری. اَنِق. حَسَن ُالْمَنظَر. نیکومنظر. نیکونما. خوبرو. ( یادداشت مؤلف ). مقابل بدنما.
- خوشنما نبودن ؛ در انظار خوب نبودن. مخالف آداب نیک و اخلاق حسنه بودن. خوشایند نبودن.

فرهنگ عمید

۱. ویژگی هرچیزی که به نظر خوب می آید و ظاهرش خوشایند باشد.
۲. خوش منظره.

دانشنامه عمومی

خوش نما (سرده). خوش نما (نام علمی: Rhaponticum) نام یک سرده از تیره کاسنیان است.

خوشنما (نام علمی: Saichania) نام یک گونه از تیره خمیده خزندگان است.
Scolosaurus (=اوکوتوکیا)
آنکیلوسور
Anodontosaurus

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلق به جنس Rhaponticum از تیرۀ مرکبان (کاسنی). این گیاهان، علفی، پایا، بدون خار، دارای برگ های سبز چرمی و یا علفی، غالباً پوشیده از کرک های تارعنکبوتی و کرکینه پوش اند. کپه ها در این گیاهان پرگل و گل ها هم جنس اند. این جنس در ایران دو گونه در شمال غرب و گیلان دارد.

پیشنهاد کاربران

موزون، برازنده

یعنی خوش منظره ودلپذیر


زیبا ، قشنگ، خوشگل

خوش ظاهر

ظاهر قشنگ

زیبا، آراسته، چیزی که ظاهرش خوشایند باشد.

قشنگ

زیبا واراسته


کلمات دیگر: