کلمه جو
صفحه اصلی

پیپ

فارسی به انگلیسی

pipe, pip, smoke

pipe


pipe, smoke


فارسی به عربی

انبوب

مترادف و متضاد

pipe (اسم)
نای، نی، لوله، پیپ، چپق، نی زنی، لوله حمل مواد نفتی، ساقه توخالی گیاه

فرهنگ فارسی

چپق کوچک دسته کوتاه
( اسم ) چپق کوچک دسته کوتاه ظریف .
چلیک بشکه

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) چپق کوچک دسته کوتاه .

لغت نامه دهخدا

پیپ. ( اِخ ) مرکز دهستان لاشار بخش بمپور شهرستان ایرانشهر. واقع در 67 هزارگزی جنوب بمپور، کنار شوسه بمپور به چاه بهار. کوهستانی ، گرمسیر، مالاریائی دارای 500 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و خرما و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن شوسه است و دارای پاسگاه ژاندارمری ، دبستان ، تلفن و تلگراف میباشد. ساکنین از طایفه میرلاشاری هستند. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

پیپ. ( فرانسوی ، اِ ) چپق خردِ ظریف. سبیل در تداول عامه.

پیپ. ( اِ ) چلیک. بشکه. چیلیک. پیت. رجوع به پیت شود.

پیپ . (اِ) چلیک . بشکه . چیلیک . پیت . رجوع به پیت شود.


پیپ . (اِخ ) مرکز دهستان لاشار بخش بمپور شهرستان ایرانشهر. واقع در 67 هزارگزی جنوب بمپور، کنار شوسه ٔ بمپور به چاه بهار. کوهستانی ، گرمسیر، مالاریائی دارای 500 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و خرما و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری . راه آن شوسه است و دارای پاسگاه ژاندارمری ، دبستان ، تلفن و تلگراف میباشد. ساکنین از طایفه ٔ میرلاشاری هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).


پیپ . (فرانسوی ، اِ) چپق خردِ ظریف . سبیل در تداول عامه .


فرهنگ عمید

چپق کوچک دسته کوتاه.

دانشنامه عمومی

شلنگ اب


پیپ وسیله ای برای کشیدن دود توتون است. انواع این وسیله در میان بومیان آمریکا رایج بود و پس از کشف آمریکا و آوردن توتون به بر قدیم انواع آن در جاهای دیگر جهان نیز رایج شد. نوعی پیپ در ایران به چپق معروف است که دسته چوبی و کاسه گلی دارد.
برای کشیدن دود توتون آن را در کاسه پیپ می ریزند و آتش می زنند. با پک زدن به انتهای دسته پیپ دود به داخل دهان می رود و معمولاً آن به داخل ریه ها نمیدهند.
برای ساختن پیپ از مواد متنوعی استفاده می شود. پیپ مرغوب اروپایی معمولاً از چوب بریار درست می شود و شکل های متنوعی دارد.

جدول کلمات

چپق, چلیک, نوعی پیمانه

پیشنهاد کاربران

هوالعلیم

پیپ : ( PIPE ) :لوله؛ چُپُق غربی ها

چپق فرنگی=پیپ ( pipe، تلفظ انگلیسی آن پایپ است )
پیپ ایرانی =چپق
برمبنای توالت ایرانی و توالت فرنگی.

حلب در زبان ملکی گالی بشکرد


کلمات دیگر: