کلمه جو
صفحه اصلی

جوس

فرهنگ فارسی

جوع و گرسنگی است در لغت هذیل

لغت نامه دهخدا

جوس. [ ج َ ] ( ع مص ) گشتن در میان سرایها برای غارت و جستن آنچه در اوست. ( منتهی الارب ). در سرای بگشتن برای غارت. ( ترجمان علامه ترتیب عادل ) ( تاج المصادر بیهقی ). || نیک جستن چیزی را. || پامال کردن. || مقهور ساختن. || کشتن بشب از دلیری. ( منتهی الارب ). رجوع به جوسان شود.

جوس. ( ع اِ ) جوع و گرسنگی است در لغت هذیل. ( ذیل اقرب الموارد ). از اتباع جوع است. ( منتهی الارب ).

جوس . (ع اِ) جوع و گرسنگی است در لغت هذیل . (ذیل اقرب الموارد). از اتباع جوع است . (منتهی الارب ).


جوس . [ ج َ ] (ع مص ) گشتن در میان سرایها برای غارت و جستن آنچه در اوست . (منتهی الارب ). در سرای بگشتن برای غارت . (ترجمان علامه ترتیب عادل ) (تاج المصادر بیهقی ). || نیک جستن چیزی را. || پامال کردن . || مقهور ساختن . || کشتن بشب از دلیری . (منتهی الارب ). رجوع به جوسان شود.


دانشنامه عمومی

جوس (به لاتین: Jos) یک شهر در نیجریه است که در ایالت پلاتو واقع شده است.
فهرست شهرهای نیجریه
جوس ۸۷۳٬۹۴۳ نفر جمعیت دارد و ۱٬۲۱۷ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
جستجوی شدید. تفشیش. در قاموس گوید: بر می‏انگیزیم بر شما بندگان به اصلابت خود را پس میان خانه‏هارا تفشیش کنند، این کلمه یک باربیشتر در قرآن مجید نیست .

پیشنهاد کاربران

در سرای بگشتن برای غارت


کلمات دیگر: