احمقی که کار زیرکان کردن خواهد و از عهده نیاید ریش گاو .
خرمرد رند
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خرمرد رند. [ خ َ م َ دِ رِ] ( اِ مرکب ) احمقی که کار زیرکان کردن خواهد و از عهده نیاید. ریش گاو. زیرک سار. ( یادداشت بخط مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
هوالعلیم
خَر مردِ رِند : آدم نادانی که میخواهد زرنگی کند ولی راهکارش را نمیداند
خَر مردِ رِند : آدم نادانی که میخواهد زرنگی کند ولی راهکارش را نمیداند
دغل
آدم فرصت طلب
کلمات دیگر: