کلمه جو
صفحه اصلی

تشکر


مترادف تشکر : امتنان، سپاس، سپاس داری، سپاس گزاری، قدردانی ، شکر کردن، سپاس گذاری کردن، سپاس داشتن

متضاد تشکر : ناسپاسی، حق ناشناسی

برابر پارسی : سپاس، سپاسگزاری، سپاسمندی

فارسی به انگلیسی

appreciation, thank-you, thanks, thanking

thanking


appreciation, thank-you, thanks


فارسی به عربی

اسخر

مترادف و متضاد

acknowledgment (اسم)
تصدیق، سپاسگزاری، قبول، اقرار، خبر وصول، تشکر، شهادت نامه

thank (اسم)
سپاسگزاری، تشکر، تقدیر، سپاس، اظهار تشکر

gratitude (اسم)
سپاسگزاری، تشکر، حق شناسی، نمک شناسی

امتنان، سپاس، سپاس‌داری، سپاس‌گزاری، قدردانی ≠ ناسپاسی، حق‌ناشناسی


۱. امتنان، سپاس، سپاسداری، سپاسگزاری، قدردانی ≠ ناسپاسی، حقناشناسی
۲. شکر کردن، سپاسگذاری کردن، سپاس داشتن


فرهنگ فارسی

شکرکردن، سپاسگ اری
( مصدر ) ۱ - شکرکردن سپاس داشتن . ۲- ( اسم ) سپاسگزاری سپاسداری . جمع : تشکرات .

فرهنگ معین

(تَ شَ کُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) شکر کردن ، سپاسگزاری .

لغت نامه دهخدا

تشکر. [ ت َ ش َک ْ ک ُ ] ( ع مص )سپاس داری نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). سپاس داری کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). با لام متعدی شود. یقال : تشکر له بلائه ؛ ای شکر له بلاء. ( منتهی الارب ). سپاسگزاری کردن.

فرهنگ عمید

شکر کردن، سپاسگزاری کردن.

فرهنگ فارسی ساره

سپاسگزاری، سپاسمندی، سپاس


گویش مازنی

/tashkar/ آتش افروز

آتش افروز


پیشنهاد کاربران

به جا آوردن شکر

سپاس گفتن

سپاسداری

قدردانی

در سطر نخست، برای مترادف تشکر با املای اشتباه نوشته شده است: "سپاس گذاری کردن" و املای درست آن "سپاس گزاری کردن" است. همچنین، با توجه به شیوه نامۀ نگارش خط فارسی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در این ترکیب بین دو واژۀ "سپاس" و "گزار" نباید یک فاصلۀ کامل وجود داشته باشد و لازم است تا از نیم فاصله ( @ Control Shift ) استفاده شود.

مخالف : نا سپاسی

امتنان ، - امتنان داشتن ؛ منت داشتن. ( ناظم الاطباء ) .

قدردانی. . . . سپاسگزاری. . . . سپاس. . . . امتنان. . .


کلمات دیگر: