کلمه جو
صفحه اصلی

امانت دار


مترادف امانت دار : امانت نگهدار، امین، درستکار، مصیب

متضاد امانت دار : امانت خوار، صحیح العمل

فارسی به انگلیسی

depositary


depository trustee, depositary

فارسی به عربی

مستودع

مترادف و متضاد

امانت‌نگهدار، امین، درستکار، مصیب ≠ امانت‌خوار، صحیح‌العمل


trustee (اسم)
متولی، امانت دار

depositary (اسم)
ضامن، نگهدار، امانت دار

depository (اسم)
انبار، مخزن، امانت دار

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کسی که امانت نگاه دارد . ۲ - امین .

لغت نامه دهخدا

امانتدار. [ اَ ن َ ] ( نف مرکب ) امین و استوار. ( ناظم الاطباء ). کسی که امانت نگاه دارد. ( فرهنگ فارسی معین ). کسی که دارای صفت امانت باشد و هرچه به او سپارند بدون کسر و نقصان بازدهد،و هرچه به او گویند اعاده آن در هیچ جا و هیچوقت جایز نداند و روا نشمارد. ( ناظم الاطباء ) :
چو دل را محرم اسرار کردند
خموشی را امانتدار کردند.
وحشی بافقی.
«اثر» آخر بزلف پرفن او نقد دل دادم
امانتدار خود کردم ز نادانی پریشان را.
شفیع اثر ( از بهار عجم ).

فرهنگ عمید

۱. کسی که مال دیگری را امانت نگه دارد.
۲. کسی در نگه داری امانت، درست کار باشد.

پیشنهاد کاربران

Trustee

امین


Deadbeat specifically means someone who doesn't pay back money borrowed, or debts owed, ever. A deadbeat borrows, and betrays trust of family and friends.

Welch is a person who defaults on an obligation, especially a small one.

A moocher or a sponge or a freeloader or a scrounger have similar meanings to each other, but different than deadbeat. All are cheapskates, consistently taking advantage of the generosity or obliviousness of others in a non - business context.

Note: These terms do not necessarily, or even customarily, refer to taking money, but rather, sharing a ride but not reciprocating as promised, sharing a hotel room at a convention but not contributing to the expenses etc.

Trustworthy


کلمات دیگر: