یا ریگ . کلمه تحسین به معنی ویحک یعنی ای نیکبخت .
ریک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ریک. ( صوت ) ریگ. کلمه تحسین به معنی ویحک ؛ یعنی ای نیکبخت. ( ازشرفنامه منیری ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ). ای خوشا. ندای خوشبختی. ( از فرهنگ لغات ولف ). به معنی ندای خوشبختی یعنی ای خوشبخت ، نوشته اند. مأخذ کلمه معلوم نیست. نلدکه مستشرق آلمانی تصور می کند ویک بوده و تصحیف شده. صاحب انجمن آرا گفته ویحک عربی است که ویک شده بعد واو به راء خوانده شده ، در فرهنگ شاهنامه عبدالقادر بغدادی و بعضی چاپهای دیگر شاهنامه هم ویک ضبط است. ( فرهنگ لغات شاهنامه ). علامه فقید محمد قزوینی گوید: از این تفسیر واضح می شود که مؤلف ظاهراً «ویک » ( بفتح اول ) عربی را «ریک » خوانده و آن را فارسی تصور کرده. ( از حاشیه برهان چ معین ) :
سخن گفتن خوب و گفتار نیک
نگردد کهن تا جهان است و ریک.
تو با شاخ تندی میاغاز ریک .
بجز شادمانی و جز نام نیک
از این زندگانی نیابی تو ریک.
سخن گفتن خوب و گفتار نیک
نگردد کهن تا جهان است و ریک.
فردوسی.
اگر شاخ برخیزد از بیخ نیک تو با شاخ تندی میاغاز ریک .
فردوسی.
- ریک یافتن ؛ شادمانی و نیک بختی یافتن : بجز شادمانی و جز نام نیک
از این زندگانی نیابی تو ریک.
فردوسی.
رجوع به ویک شود.دانشنامه عمومی
ریک ممکن است در یکی از موردهای زیر بکار رود:
ریک (زمین شناسی)،(به انگلیسی: Rake)، زاویهٔ بین عارضه ای زمین شناختی و راستایی که عارضه در آن قرار دارد
ریک (به انگلیسی: Rick)، کوتاه شدهٔ ریچارد
ریک (زمین شناسی)،(به انگلیسی: Rake)، زاویهٔ بین عارضه ای زمین شناختی و راستایی که عارضه در آن قرار دارد
ریک (به انگلیسی: Rick)، کوتاه شدهٔ ریچارد
wiki: راستای صفحه ای است که آن خط (یا عارضه) در آن قرار دارد». جهت یابی* سه بعدی خط را می توان با لخشه و روال نشان داد. چون در زمین شناسی عارضه ها (خط ها) اغلب در یک سطح مسطح قرار دارند، ریک بازنمود سودمندی برای یک خط است. در این موارد می توان ریک را برای جهت یابی سه بعدی خط نسبت به آن سطح مسطح بکاربرد. باین ترتیب می توان انتظار داشت که بتوان آن را حتا وقتی اندازه گیری مستقیم بسختی انجام پذیر است، تعیین نمود (مثلاً به عدم توانایی در اندازه گیری در رخنمون*).
ریک نزدیک به °۰ : گسل امتدادلغز چپ بر*
ریک نزدیک به °۱۸۰ : گسل امتدادلغز راست بر*
ریک نزدیک به °۹۰- : گسل عادی*
ریک نزدیک به °۹۰ : گسل معکوس/رورانده*
در گسلها بطور خاص ریک جهت حرکت گسل نسبت به راستا است که به صورت پادساعتگرد از خط افقی به سوی پایین اندازه گیری گردیده، جهت بالای آن مثبت در نظر گرفته می شود و به این ترتیب گستره تغییر آن بین °۱۸۰− تا °۱۸۰ است. ریک گونهٔ گسل و در نتیجه نوع زمین لرزه را مشخص می کند. چند گونه گسل و مقدارهای ریک آن ها به این صورت است:
^ Structural Geology
^ orientation
ریک نزدیک به °۰ : گسل امتدادلغز چپ بر*
ریک نزدیک به °۱۸۰ : گسل امتدادلغز راست بر*
ریک نزدیک به °۹۰- : گسل عادی*
ریک نزدیک به °۹۰ : گسل معکوس/رورانده*
در گسلها بطور خاص ریک جهت حرکت گسل نسبت به راستا است که به صورت پادساعتگرد از خط افقی به سوی پایین اندازه گیری گردیده، جهت بالای آن مثبت در نظر گرفته می شود و به این ترتیب گستره تغییر آن بین °۱۸۰− تا °۱۸۰ است. ریک گونهٔ گسل و در نتیجه نوع زمین لرزه را مشخص می کند. چند گونه گسل و مقدارهای ریک آن ها به این صورت است:
^ Structural Geology
^ orientation
wiki: ریک (زمین شناسی)
ریک در شاهنامه چند بار آمده است و بزرگان درباره ی آن دیدگاه نوشته اند و گروهی بر این باور هستند که به معنای شادمانی و بخت نیک است و گروهی آن را ویحک عربی می دانند که در نگاشتن دیگرگون شده است . شاید با rich انگلیسی همریشه باشد یعنی مال و مایه و در مرده ریگ هم همین لغت باشد .
ریک واژه ای است که در پساوند ( قافیه ) به زبان فردوسی در شاهنامه آمده است و آوردن یک لغت در پساوند درباره فردوسی یعنی اینکه خواهان نگهداری یک واژه ی در حال انقراض بوده است .تا امروز نولدکه استاد آلمانی ادب پارسی و علامه قزوینی حکم بر نافارسی بودن این واژه داده اند ولی به نظر می رسد ریک در اوستایی به معنای باقی بوده است .و از اوستایی در دری درون شده است و فردوسی حکیم دانسته این واژه را آورده است .
(مازنی) لبخند همراه با نشان دادن دندان.
گویش مازنی
/rik/ لثه - خنده ای که دندان ها نمایان شود
۱لثه ۲خنده ای که دندان ها نمایان شود
پیشنهاد کاربران
�ریک� در ابیات زیر از شاهنامه آمده است:
ز گیتی دو چیز است جاوید، و بس دگر هرچه باشد، نماند به کس
سَخُن گفتن نغز و کردار نیک نگردد کَهُن، تا جهان است �ریک�
ریک در این ابیات بخشی از واژة آمیختة پهلوی �مورتَک ریک� است به معنای �از مرده مانده� = ارثیه. مورتَک پهلوی در فارسی به گونة �مرده� در آمده است. ریک نیز از ریشة �ریچ� اوستائی برگرفته شده است که چندین معنی دارد: رها کردن، پراکنده کردن، به کناری انداختن . . . . این واژه ساده شده و به گونة �مرده ریگ� و �مرده ری� نیز درآمده است. معنای بیت چنین است: ”تا جهان هست ( از یکی به دیگری میرسد ) ، سخن نغز و کردار نیک جاودان است. “
( منبع: ویرایش شاهنامه فردوسی، فریدون جنیدی، نشر بلخ، ۱۳۸۷، ص ۱۷۶ )
ز گیتی دو چیز است جاوید، و بس دگر هرچه باشد، نماند به کس
سَخُن گفتن نغز و کردار نیک نگردد کَهُن، تا جهان است �ریک�
ریک در این ابیات بخشی از واژة آمیختة پهلوی �مورتَک ریک� است به معنای �از مرده مانده� = ارثیه. مورتَک پهلوی در فارسی به گونة �مرده� در آمده است. ریک نیز از ریشة �ریچ� اوستائی برگرفته شده است که چندین معنی دارد: رها کردن، پراکنده کردن، به کناری انداختن . . . . این واژه ساده شده و به گونة �مرده ریگ� و �مرده ری� نیز درآمده است. معنای بیت چنین است: ”تا جهان هست ( از یکی به دیگری میرسد ) ، سخن نغز و کردار نیک جاودان است. “
( منبع: ویرایش شاهنامه فردوسی، فریدون جنیدی، نشر بلخ، ۱۳۸۷، ص ۱۷۶ )
ریک و ریگ هیچ پیوندی با ویحک عربی ندارد و به هیچ گونه نمیتواند از ان باشد ریگ برابر با بهره وری و فیض و ارث و نعمت است و این از همان سر ریزی پیوسته چون اب چشمه و رود پیوسته میاید - در پهلوی در چند اصطلاح معنیهای گوناگون گرته اگر به گونه دعا گوییم یعنی بر تو ریزد برتو روان گردد نکویی -
کلمات دیگر: