کلمه جو
صفحه اصلی

گمانه زنی

فارسی به انگلیسی

probe, speculation

فرهنگ فارسی

اندیشیدن به آینده‌ای با احتمال وقوع اندک و غالباً دلخواه، بدون پیش‌بینی دربارۀ آن


فرهنگستان زبان و ادب

{conjecture} [آینده پژوهی و آینده نگری] اندیشیدن به آینده ای با احتمال وقوع اندک و غالباً دلخواه، بدون پیش بینی دربارۀ آن
{sounding} [اقیانوس شناسی، زمین شناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] تعیین تغییر هر کمیت با عمق

پیشنهاد کاربران

گمانه زنی. ( گُ ) ( گمانه + زنی از مصدر زدن ) عمل حدس زدن، یا تخمین زدن، بر اساس مشاهدات و یا اصول نظری. مترادف های این واژه در زبان انگلیسی «speculation» و «prediction» می باشند.
مقایسه شود با رای زنی.
مثال:
"رییس ستاد حمل و نقل و مدیریت مصرف سوخت کشور با بیان اینکه هر گونه گمانه زنی در مورد قیمت سوخت غیر واقعی است، آمادگی دولت را برای هر گونه حمایت از شهرداری ها در خصوص حمل و نقل عمومی اعلام کرد. " ( منبع: بانک ملت، اکونیوز، سه شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۸ )

گدارسنجی

گمانه زنی : نمونه برداری از عمق زمین ( اصطلاحات ساختمان سازی و بنایی )

زمزمه های


کلمات دیگر: