ناقه عرضیه ای صعبه ماده شتر که در او سختی و صعوبت باشد
عرضیه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( عرضیة ) عرضیة. [ ع ُ ضی ی َ ] ( ع ص نسبی ) ناقة عرضیة؛ أی صعبة. ( منتهی الارب ). ماده شتر که در او سختی و صعوبت باشد. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) فیه عرضیة؛ یعنی در او بی باکی و سختی و سرکشی است. ( منتهی الارب ). نخوت و صعوبت و قلت مبالات. ( ناظم الاطباء ). یعنی در او بی مبالاتی و تکبر و سختگیری است. ( از اقرب الموارد ).
عرضیة. [ ع ُ ضی ی َ ] (ع ص نسبی ) ناقة عرضیة؛ أی صعبة. (منتهی الارب ). ماده شتر که در او سختی و صعوبت باشد. (از اقرب الموارد). || (اِمص ) فیه عرضیة؛ یعنی در او بی باکی و سختی و سرکشی است . (منتهی الارب ). نخوت و صعوبت و قلت مبالات . (ناظم الاطباء). یعنی در او بی مبالاتی و تکبر و سختگیری است . (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: