کلمه جو
صفحه اصلی

کال تژن

فرهنگ فارسی

رودی است بحدود باورد ترکستان

لغت نامه دهخدا

کال تژن. [ ت ِ ژَ ] ( اِخ ) رودی است به حدود باورد ترکستان : غازان در حدود خبوشان ورادکان بشکار و تماشا مشعول بود. و امرا به کار لشکر و اصحاب دیوان به ضبط اموال و ترتیب تغار لشکر و قیشلامیشی در تژن باورد فرمود. و بر آبی که آن را کال تژن میگویند، بندی فرمود بستن. ( تاریخ غازان ص 23 ). و ظاهراً تژن صورتی از تجن باشد. و رجوع به تجن شود.


کلمات دیگر: