کلمه جو
صفحه اصلی

طریه

فرهنگ فارسی

دهیست به یمن

لغت نامه دهخدا

طریة. [ طَ ری ی َ ] (اِخ ) دهی است به یمن . (منتهی الارب ).


( طریة ) طریة. [ طُرْ ی َ ] ( ع اِ ) صورتی دیگر از طرنة ( بساطالغول ) که در بعضی نسخ از مفردات ابن البیطار آمده است.

طریة. [طَ ری ی َ ] ( ع ص ) تأنیث طَری ، بمعنی تر و تازه.

طریة. [ طَ ری ی َ ] ( اِخ ) دهی است به یمن. ( منتهی الارب ).

طریة. [ طُرْ ی َ ] (ع اِ) صورتی دیگر از طرنة (بساطالغول ) که در بعضی نسخ از مفردات ابن البیطار آمده است .


طریة. [طَ ری ی َ ] (ع ص ) تأنیث طَری ّ، بمعنی تر و تازه .



کلمات دیگر: