( اسم ) اقحوان ریحان کافوری : [ وقوت او ( قوت بهار عین البقر ) چون قوت کافور اسپرم است که اقحوان خوانندش ] . ( الابنیه )
کافور اسفرم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کافور اسفرم. [ رِ اِ ف َ رَ ]( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به کافور اسپرم شود.
کلمات دیگر: