زيرزمين , سرداب , انبار , جاي شراب انداختن , گودال سرچاه , پيش چاه
قبو
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
بانگشتان فراهم آوردن یا بلند بر آوردن بنا را .
لغت نامه دهخدا
قبو. [ ق َب ْوْ ] ( ع مص ) به انگشتان فراهم آوردن. || بلند برآوردن بنا را. || چیدن زعفران را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر: