کلمه جو
صفحه اصلی

الشت

فرهنگ فارسی

یا آلاشت . قصبه مرکز دهستان ولوپی از بخش سواد کوه شهرستان شاهی است .

لغت نامه دهخدا

الشت. [ اَ ل َ ] ( اِخ ) یا آلاشت ، قصبه مرکز دهستان ولوپی از بخش سوادکوه شهرستان شاهی است. در 26 هزارگزی باختر پل سفید و 30 هزارگزی جنوب باختری زیراب قرار دارد. الشت بوسیله راه فرعی بطول 30 هزار گز به ایستگاه راه آهن زیراب مربوطاست. کوهستانی و سردسیر و سالم است. آب آن از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده آن لبنیات و غلات ، و شغل مردان زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های پشمی است. دبستان و شعبه بهداری دارد. جمعیت آن در حدود 2500 تن است و بزبان مازندرانی و فارسی سخن میگویند و عموماً مذهب تشیع دارند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ذیل آلاشت ). و رجوع به آلاشت شود.

گویش مازنی

/alasht/ از وسایل و ابزار خیش – دو چوب کمانی شکل که دو سر آن را به خیش بندند - گاوی که شاخش در دو جهت مخالف رشد کند & گام بلند - آدم قد بلند

۱از وسایل و ابزار خیش – دو چوب کمانی شکل که دو سر آن را به ...


۱گام بلند ۲آدم قد بلند


واژه نامه بختیاریکا

( آلِشت ) تعویض؛ تغییر؛ تبدیل؛ مبادله

پیشنهاد کاربران

Alesht آلشت به کسر ( ل ) وسکون ( ش، ت ) در زبان بختیاری به معنی عوض کردن. بطور مثال
این را آلشت کن یعنی این را عوض کن

دربختیاری به معنی تعویض کردن است .

گوسند مو با گوسند تو آلاشت واوی.

گوسفند من با گوسفند توعوض شد.

درگویش زبان بختیاری واژه آلشت ( Alasht ) به معنای عوض کردن، جابجا کردن است.

در گفتار لری آلِش و آلِشت به مَنای عوض و جابجا کردن می باشد.
این واژه ای در همه ی شاخه های زبان های ایرانی هست خوب است که در فارسی رسمی هم بکار گرفته شود.

عوض کردن یا تعویض چیزی با چیز دیگر

الشت در زبان فارسی به معنای عوض کردن است.


کلمات دیگر: