کلمه جو
صفحه اصلی

مغازه


مترادف مغازه : بوتیک، حجره، دکان، دکه، فروشگاه، مخزن، انبار

برابر پارسی : فروشگاه

فارسی به انگلیسی

store, shop, establishment, salon

store, shop


establishment, salon, shop, store


مترادف و متضاد

۱. بوتیک، حجره، دکان، دکه، فروشگاه
۲. مخزن، انبار


store (اسم)
ذخیره، انبار، مقدار زیاد، دکان، مخزن، فروشگاه، اندوخته، مغازه

shop (اسم)
کارگاه، دکان، فروشگاه، دکه، مغازه

minimarket (اسم)
مغازه

بوتیک، حجره، دکان، دکه، فروشگاه


مخزن، انبار


فرهنگ فارسی

دکان، انبار، مخزن
( اسم ) دکان بزرگ .
شتابی کردن مبادرت کردن

فرهنگ معین

(مَ زِ ) [ فر. ] (اِ. ) دکان ، انبار.

لغت نامه دهخدا

مغازه . [ م َزَ / زِ ] (اِ) مأخوذ از ترکی ، دکان بزرگ و ترکان این لفظ را از مگازن فرانسه گرفته و فرنگان از مخزن تازی اخذ کرده اند. (ناظم الاطباء). مأخوذ از ماگازن فرانسه و اصل ماگازن مخزن عربی است . دکان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلمه ای است مأخوذ از «مخزن » عربی (جای ذخیره ) و آن به جائی اطلاق شود که اشیاء و کالاها همچون مواد غذائی و خواربار و جز اینها را در آن بطور منظم جای دهند فروش را مانند مغازه ٔ گندم فروشی ، مغازه ٔ پارچه فروشی ، مغازه ٔ خواربار و لبنیات فروشی ، مغازه ٔ آجیل و شیرینی فروشی . (از لاروس ). در تداول فارسی امروز این کلمه معادل دکان به کار می رود. و رجوع به دکان معنی اول شود.


( مغازة ) مغازة. [ م ُ غازْ زَ ] ( ع مص ) شتابی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مبادرت کردن. ( از اقرب الموارد ). غاززته مغازة و غزازاً؛ مبادرت کردم او را و شتابی نمودم و پیش رفتم او را. ( ناظم الاطباء ).
مغازه. [ م َزَ / زِ ] ( اِ ) مأخوذ از ترکی ، دکان بزرگ و ترکان این لفظ را از مگازن فرانسه گرفته و فرنگان از مخزن تازی اخذ کرده اند. ( ناظم الاطباء ). مأخوذ از ماگازن فرانسه و اصل ماگازن مخزن عربی است. دکان. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). کلمه ای است مأخوذ از «مخزن » عربی ( جای ذخیره ) و آن به جائی اطلاق شود که اشیاء و کالاها همچون مواد غذائی و خواربار و جز اینها را در آن بطور منظم جای دهند فروش را مانند مغازه گندم فروشی ، مغازه پارچه فروشی ، مغازه خواربار و لبنیات فروشی ، مغازه آجیل و شیرینی فروشی. ( از لاروس ). در تداول فارسی امروز این کلمه معادل دکان به کار می رود. و رجوع به دکان معنی اول شود.

مغازة. [ م ُ غازْ زَ ] (ع مص ) شتابی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مبادرت کردن . (از اقرب الموارد). غاززته مغازة و غزازاً؛ مبادرت کردم او را و شتابی نمودم و پیش رفتم او را. (ناظم الاطباء).


فرهنگ عمید

= دکان

دکان#NAME?


دانشنامه عمومی

لغت اوستایی-سنسکریت مغازه (مها=بزرگ + غاسه=قاصد-جارزدن) که امروزه در معنای بازار به کار می رود. در زبان سنسکریت به شکل महाघोष mahAghoSa=market ثبت شده و نشان میدهد که مغازه در اصل به معنای مکانی است که فروشندگان با دادوهوار کالای خود را به خریداران میشناسانند. بدینسان روشن میشود که لغت مغازه ربطی ندارد به لغت فرانسوی magasin به معنای مارکت که زبانشناسان آنرا ریشه لغت مغازه میدانند.


پیشنهاد کاربران

مغازه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "مغازه" می نویسد : ( ( واژه ی مخزن یا ریخت جمع آن "مخازن" به اروپا برده شده است و در ریخت magasin در فرانسوی magazin در آلمانی almacen در اسپانیایی در معنی فروشکاهی بزرگ که هر کالا را در آن می توان یافت یا هفته نامه ای که از هر دری سخن در آن هست، کاربرد یافته است. این واژه که سرگذشتی شگفت داشته است ، از اروپا دیگر بار در ریخت مغازه به خاستگاه خویش بازگشته است. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 217. )
واژه های " خزینه ، خازن , مغازه " همان واژه ی " گنجینه " فارسی می باشند که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته اند .

ریشه یابی:
واژه گنج در پهلوی ساسانی با همین ریخت و چم به کار میرفته است. این واژه در پهلوی مانوی به ریخت گنز درآمد و کاربرد یافت. سپس به صورت کنز، غنز و خنز درون زبان عربی شد. کنز همان گنج در زبان عربی است. غنز و خنز به خزن و غزن دگرش یافتند و واژه های غزنه و غزنین ( به چم گنجه و گنجین، گنجخانه ) و مخزن و خزانه و مخازن را پدید آوردند. واژه های المخزن و مخازن به اروپا رفتند و واژه های almacen در اسپانیایی، magazin در آلمانی و روسی و magasin در فرانسوی را پدید آوردند. واژه فرانسوی مغازه وارد فارسی شد و همینگون چم magazine در انگلیسی به نشریه و مجله دگرش یافت.

فروشی داری

فروشی داری از ایران


کلمات دیگر: