( آزفنداک ) آزفنداک. [ ف َ ] ( اِ ) آژفنداک. آفنداک. قوس قزح. تیراژه ، نوشه ، سریر،رخش ، کمردون ، آدینده ، کمر رستم ، کمان رستم ، انطلیسون ، طوق بهار و غیره از مترادفات آن است : کمان آزفنداک شد ژاله تیرگل غنچه پیکان زره آبگیر.اسدی.ازفنداک. [ اَ ف َ ] ( اِ ) رجوع به آزفنداک شود.
( آزفنداک ) = رنگین کمان: کمان آزفنداک شد ژاله تیر / گل غنچه پیکان، زره آبگیر (اسدی: صحاح الفرس: آزفنداک ).