کلمه جو
صفحه اصلی

ازفنداک

فرهنگ فارسی

( آزفنداک ) ( اسم ) قوس و قزح رنگین کمان.
قوس و قزح
آژفنداک: قوس ق ح، رنگین کمان، آفنداک هم گویند

فرهنگ معین

( آزفنداک ) (فَ ) ( اِ. ) نک آژفنداک .
(اَ فَ ) (اِ. ) نک آژفنداک .

(اَ فَ) (اِ.) نک آژفنداک .


لغت نامه دهخدا

( آزفنداک ) آزفنداک. [ ف َ ] ( اِ ) آژفنداک. آفنداک. قوس قزح. تیراژه ، نوشه ، سریر،رخش ، کمردون ، آدینده ، کمر رستم ، کمان رستم ، انطلیسون ، طوق بهار و غیره از مترادفات آن است :
کمان آزفنداک شد ژاله تیر
گل غنچه پیکان زره آبگیر.
اسدی.

ازفنداک. [ اَ ف َ ] ( اِ ) رجوع به آزفنداک شود.

ازفنداک . [ اَ ف َ ] (اِ) رجوع به آزفنداک شود.


فرهنگ عمید

( آزفنداک ) = رنگین کمان: کمان آزفنداک شد ژاله تیر / گل غنچه پیکان، زره آبگیر (اسدی: صحاح الفرس: آزفنداک ).

پیشنهاد کاربران

دبیر ادبیات مون امروز تحت عنوان واژه های متروک زبان فارسی و به معنی رنگین کمان نام بردنش.

آزفنداک = رنگین کمان = قوس قزح

آژفنداک، تیراژه


کلمات دیگر: