کلمه جو
صفحه اصلی

بت شکن

مترادف و متضاد

iconoclast (اسم)
بت شکن

فرهنگ فارسی

که بت شکند

لغت نامه دهخدا

بت شکن. [ب ُ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) که بت شکند. که بتها را براندازد. بت شکننده و خراب کننده بتخانه و زایل کننده بت پرستی. کسی که بت می شکند. ( ناظم الاطباء ) :
بنمای بما که ما چه نامیم
وز بتگر و بت شکن کدامیم ؟
نظامی.
با منت خطاست هم نشستی
من بت شکن و تو بت پرستی.
نظامی.
بت شکن بوده است اصل اصل ما
چون خلیل حق و جمله انبیا.
مولوی.
از نصیحتهای تو کر بوده ام
بت شکن دعوی و بتگر بوده ام.
مولوی.
بت شکن باش تا که چست شوی
بت رها کن که تندرست شوی.
اوحدی.
من بت شکنم نه بت فروشم.
؟
- ابراهیم بت شکن ؛ کنایه از ابراهیم خلیل اﷲ است.
- محمود بت شکن ؛ کنایه از سلطان محمود غزنوی فاتح برخی نواحی هند و از آن جمله سومنات و شکننده بتهای آن بت خانه است :
محمودوار بت شکن هندخوانش از آنک
تاراج هند آز کند لشکر سخاش.
خاقانی.

دانشنامه عمومی

بت شکن (فیلم). فیلم بت شکن ساخته شاپور قریب و با حضور بازیگرانی چون بهروز وثوقی و جمشید مشایخیدر سال ۱۳۵۵ در سینماهای کشور به نمایش درآمد.
بت شکن (فیلم) در بانک اطلاعات اینترنتی سینمایی سوره
علی با نقشه جعفر چند مستخدم را وامی دارد تا در خانه اربا بشان دست به دزدی بزنند. علی با دختر ممتول که با پدر بزرگش زندگی می کند آشنا می شود؛ او پس از مرافعه با جعفر و دوستانش تصمیم می گیرد به خانه دختر دستبرد بزند اما از اجرای نقشه خودداری می کند و عاشق دختر می شود. جعفر با دوستانش به تعقیب آنها می پردازد وبا تهدید دختر به مرگ علی را وادار به همکاری می کند علی رودر روی جعفر می ایستد و جعفر را می کشد و خودش هم زخمی بدست ژاندرام ها می افتد.

پیشنهاد کاربران

ازبین برنده ی ظلم و ستم

کسی که با ظلم مبارزه میکند


کلمات دیگر: