( زبر آب ) پرده ایست که بر روی آب راکد می بندند سبزی باشد که بر روی آب ایستاده پیدا آید
زبر اب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( زبرآب ) زبرآب.[ زَ ب َ ] ( اِ مرکب ) پرده ای است که بر روی آب راکد می بندد. ( ناظم الاطباء ). سبزیی باشد که بر روی آب ایستاده پیدا آید. ( آنندراج ). رجوع بفرهنگ شعوری شود.
کلمات دیگر: