کلمه جو
صفحه اصلی

زبانی فش

فرهنگ فارسی

مانند زبان کنایه از زشت بد چهره

لغت نامه دهخدا

زبانی فش. [ زَ ف َ ] ( ص مرکب ) مانند زبانی. زبانی وش. کنایت از زشت و بدچهره :
گفت رخم گرچه زبانی فش است
ایمنم از ریش کشان هم خوش است.
نظامی ( مخزن الاسرار ص 157 ).


کلمات دیگر: