کلمه جو
صفحه اصلی

اوقات تلخ


مترادف اوقات تلخ : بدخلق، ترشرو، خشمگین، عبوس، عصبانی، عصبی، اندوهناک، غمناک، مهموم

متضاد اوقات تلخ : تردماغ

فارسی به انگلیسی

crabby, peeved, sulky, sullen

فارسی به عربی

ساخط , غاضب , فاسد , مکتیب

مترادف و متضاد

angry (صفت)
دردناک، ترشرو، خشمگین، خشمناک، دژم، اوقات تلخ، رنجیده، قرمز شده، ورم کرده، براشفته، متغیر

indignant (صفت)
خشمگین، اوقات تلخ، رنجیده، متغیر، ازرده

glum (صفت)
اوقات تلخ، رنجیده، افسرده، کدر، ملول، عبوس

stuffy (صفت)
اوقات تلخ، خفه، بد اخم، محافظه کار، دلتنگ کننده، لجوج

بدخلق، ترشرو، خشمگین، عبوس، عصبانی، عصبی ≠ تردماغ


اندوهناک، غمناک، مهموم


دانشنامه عمومی

اوْقاْت تَلِخ:(ouwghattalekh) در گویش گنابادی یعنی اخمالو ، عبوس ، ترش رو ، ناراحت ، عصبانی



کلمات دیگر: