کلمه جو
صفحه اصلی

مشهی


مترادف مشهی : اشتهاآور، اشتهاانگیز، اشتهازا، شهوت انگیز، شهوت زا

فارسی به انگلیسی

appetitive, aphrodisiac, exciting lust, appetizing

appetitive, aphrodisiac


appetizing


عربی به فارسی

نوشابه ء الکلي که بعنوان محرک اشتها قبل از غذا مي نوشند , غذا يا اشاميدني اشتهااور قبل از غذا , پيش غذا


مترادف و متضاد

appetite whetting (صفت)
مشهی

appetizing (صفت)
محرک، مشهی، مطبوع طبع، اشتهااور

lust provoking (صفت)
مشهی

lust stimulating (صفت)
مشهی

اشتهاآور، اشتهاانگیز، اشتهازا


شهوت‌انگیز، شهوت‌زا


۱. اشتهاآور، اشتهاانگیز، اشتهازا
۲. شهوتانگیز، شهوتزا


فرهنگ فارسی

برانگیزاننده شهوت، برانگیزنده آرزوی نفس
(اسم ) ۱- بخواهش آورندهبرانگیزانند. شهوت . ۲ - غذایا داروی تولید کنند. میل بغذا.۳- دارویی که موجب ازدیاد قو. باه شود .

لغت نامه دهخدا

مشهی. [ م ُ ش َهَْ هی ] ( ع ص ) آرزودهنده یعنی اشتهاپیداکننده. از تشهیة. ( غیاث ). برخواهان چیزی ، انگیزنده کسی را. ( آنندراج ). برانگیزاننده آرزوی نفس. ( ناظم الاطباء ). آرزوآور. آرزوکش. اشتهاآور. شهوت انگیز. خواهش انگیز. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

برانگیزانندۀ شهوت، برانگیزندۀ هوای نفس.


کلمات دیگر: