کلمه جو
صفحه اصلی

بیرون اندازی

فارسی به عربی

نتوء

مترادف و متضاد

extrusion (اسم)
اخراج، انفصال، بیرون اندازی، بیرونامدگی

فرهنگ فارسی

انداختن بار شناور یا هواگرد به بیرون از آن در مواقع اضطراری برای سبک کردن و حفظ تعادل شناور یا هواگرد


فرهنگستان زبان و ادب

{jettison} [حمل ونقل دریایی، حمل ونقل هوایی، علوم نظامی] انداختن بار شناور یا هواگرد به بیرون از آن در مواقع اضطراری برای سبک کردن و حفظ تعادل شناور یا هواگرد


کلمات دیگر: