کلمه جو
صفحه اصلی

پلکان

فارسی به انگلیسی

stairs, steps, staircase, either-or, flight, stair

either-or, flight, stair, staircase


فارسی به عربی

تعلیة , خطوة , سلم

مترادف و متضاد

ramp (اسم)
خشم، پیچ، دست انداز، پلکان، سطح شیب دار، سکوب سراشیب، پلهء سراشیب

pitch (اسم)
اوج، درجه، پرتاب، استقرار، سرازیری، گام، پلکان، زیر و بمی صدا، قیر، دانگ صدا، لباب، ضربت با چوگان، اوج پرواز، جای شیب

ghat (اسم)
گردنه، پلکان

step (اسم)
رفتار، درجه، رتبه، مرحله، پله، قدم، گام، پلکان، صدای پا، رکاب

ladder (اسم)
نردبان، پلکان

stile (اسم)
نردبان، پلکان، سنگچین، چوب عمودی چهارچوب درب

stairway (اسم)
پلکان، راهرو پله

ghaut (اسم)
گردنه، پلکان، سلسله کوه

فرهنگ فارسی

( اسم ) پله ها .

فرهنگ معین

(پِ لِّ ) ( اِ. ) جِ پله ، ساختاری به شکل ردیف یا مجموعه ای از پله های پشت سر هم میان دو یا چند سطح برای امکان رفت و آمد از یکی به دیگری .

لغت نامه دهخدا

پلکان. [ پ ِل ْ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) پله های متوالی از پائین به بالا ساخته و آن جمع پله است. نردبان و زینه پایه. ( آنندراج ). مَرقات. رجوع به پله و پلگان شود :
نهد چو خرمی فصل را بطاق بلند
ز پلکان چنار است نردبان بهار.
ملاطغرا ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

راهرو پله پله میان طبقات بالا و پایین عمارت، رازینه.

دانشنامه عمومی

پـِلِّکان یا راه پله سازه ای است که برای ارتباط دادن دو سطح غیرهم سطح در ساختمان یا فضاهای دیگر به کار می رود و از اجزای کوچک تری به نام پلّه ساخته شده است. در حالتی که پلکان در یک فضای بسته ساخته شود به آن راه پله گفته می شود.
کف پله یا پاگذار
پیشانی پله
نردهٔ پله
آبچکان پله
پاگرد پله
به پلکانی که به صورت نقاله ای و با نیروی برق حرکت کند پله برقی گفته می شود. از انواع دیگر پلکان می توان پلکان مارپیچی، پلکان تاشو (درِ مخفی) و پلکان هواپیما را نام برد.
به طور معمول پهنای مؤثر پله ها و پاگردها باید حداقل دارای یک و نیم متر باشند و از دو نیم متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال و محدود کنند و درهای رو به راه پله باید به طرف خروجی باز شوند. هم چنین بهتر است نسبت ارتفاع به عمق پاگذار ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلی متر باشد.
به سطح افقی پله، کف پله یا پاگذار، و به سطح عمودی آن پیشانی پله گفته می شود. در پله های مسدود کف پله معمولاً نسبت به پیشانی آن حالت پیش آمده دارد تا کف پله از سطح پهنتری برخوردار باشد. به ارتفاع باز راه پله ها یعنی فضای کف تا سقف، سرگیر گفته می شود.بلندای یک یا چند پله از سطح کف پلکان، خیز نامیده می شود.

گویش مازنی

/pallekaan/ نردبان - راه پله

۱نردبان ۲راه پله


پیشنهاد کاربران

تشکیل شده از دو بخش پ و لکان . پ مخفف پا و لکان به معنای چسباندن و وصل کردن.
در گویش اورامان به همان شکل اوستای تلفظ میگردد یعنی پا را همان پ و وصل کردن را همان لکاندن میگویند.

شاتو . . . .


کلمات دیگر: