کلمه جو
صفحه اصلی

خوگیری


مترادف خوگیری : آمختگی، اخت، الفت، انس، موانست

متضاد خوگیری : رمندگی

فارسی به انگلیسی

dependence, dependency, orientation


فارسی به عربی

تجنس

مترادف و متضاد

habituation (اسم)
خوگیری

naturalization (اسم)
خوگیری، قبول تابعیت

آمختگی، اخت، الفت، انس، موانست ≠ رمندگی


فرهنگ فارسی

تنظیم کاراندام‌شناختی بدن جاندار در پاسخ به تغییری در محیط پیرامون


دانشنامه عمومی

عادی شدن یا خوگیری(به انگلیسی: Habituation) یک نوع یادگیری ناهمخوان یا غیرتداعی(به انگلیسی: non-associative learning) است که در آن جانور یاد می گیرد تا از محرک های دائمی که هیچ سود و زیانی برای او ندارند، صرف نظر کند و به آن ها پاسخی ندهد.
حساس شدگی
پرندگان که ابتدا از مترسکی که در مزرعه گذاشته شده می ترسند، اگر جای مترسک تغییر نکند، به زودی به آن بی توجه شده و بدون ترس وارد زمین می شوند. این رفتار مثالی از یادگیری از نوع عادی شدن است.
همچنین وقتی حلزون روی صفحهٔ شیشه می خزد، اگر به شیشه ضربه زده شود حیوان به سرعت به داخل صدف خود عقب نشینی می کند و پس از مدتی بیرون آمده و به حرکت خود ادامه می دهد. با ضربهٔ مجدد به داخل صدف می خزد؛ اما این بار سریع تر از بار نخست خارج خواهد شد. واکنش حلزون به همین ترتیب با بی تفاوتی بیش تری توام می شود تا اینکه کلاً دیگر واکنش نداشته باشد.
کِرم نرئیس یک کرم دریایی است که در تونل های خودساخته اش در کف آب های شور زندگی می کند. کرم برای تغذیه باید سر و بندهای جلویی بدنش را از تونل بیرون بیاورد. محرک هایی چون ارتعاش آب، لمس سر کرم و عبور ناگهانی یک سایه از فراز حیوان، موجب می شوند که کرم به سرعت خود را به درون تونل بکشد. سپس کرم ظرف یک دقیقه دوباره از تونل خارج می شود و تغذیه را ادامه می دهد.

فرهنگستان زبان و ادب

{acclimation, acclimatization} [زمین شناسی، زیست شناسی] تنظیم کاراندام شناختی بدن جاندار در پاسخ به تغییری در محیط پیرامون

جدول کلمات

تانس

پیشنهاد کاربران

عادت کردن به محرک ( محرک چیزی است که گیرندهای حسی ما را تحریک کند ) خاص است


کلمات دیگر: