مترادف خونخواه : انتقام کش، انتقام گیر، کین کش، منتقم
خونخواه
مترادف خونخواه : انتقام کش، انتقام گیر، کین کش، منتقم
فارسی به انگلیسی
avenger of murder or bloodshed
vengeful
فارسی به عربی
منتقم
مترادف و متضاد
انتقام جو، کین خواه، خون خواه، داد گیر
خون خواه
خون خواه
خون خواه
خون خواه
انتقامکش، انتقامگیر، کینکش، منتقم
فرهنگ فارسی
( صفت ) انتقام جوینده منتقم .
لغت نامه دهخدا
خونخواه. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خون خواهنده. آنکه دعوی خون کسی می کند. انتقام گیرنده. ( ناظم الاطباء ). طالب ثار. ( یادداشت مؤلف ) :
گفت رنج از برای خود نبرم
بلکه خونخواه صدهزار سرم.
گفت رنج از برای خود نبرم
بلکه خونخواه صدهزار سرم.
نظامی.
ز خونخواه دارا هراسیده گشت.نظامی.
فرهنگ عمید
آن که پس از کشته شدن کسی انتقام وی را می گیرد یا قصاص قاتل را می خواهد.
پیشنهاد کاربران
blood - claimer
کین ستان. [ س ِ ] ( نف مرکب ) منتقم و انتقام کشنده. ( ناظم الاطباء ) . خونخواه. انتقامجو. آخذ ثار. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . و رجوع به مدخل بعد و کین ستانی شود.
کلمات دیگر: