مترادف خودپسند : ازخودراضی، خودبین، خودخواه، سرگران، متفرعن، متکبر، مختال، مدمغ، معجب، مغرور
متضاد خودپسند : خودگداز، غیرپسند
خودپسند
مترادف خودپسند : ازخودراضی، خودبین، خودخواه، سرگران، متفرعن، متکبر، مختال، مدمغ، معجب، مغرور
متضاد خودپسند : خودگداز، غیرپسند
فارسی به انگلیسی
inconsiderate, mean, proud, self-centered, selfish, smug
فارسی به عربی
انانی
مترادف و متضاد
تن اسا، خود پسند
خود خواه، خود پرست، خود پسند
خود پسند، خود جلو انداز، خود بیانگر
خود رای، خود سر، خود پسند، خود بیانگر
خود پسند
خود رای، خود سر، خودستا، سر سخت، خود پسند
ازخودراضی، خودبین، خودخواه، سرگران، متفرعن، متکبر، مختال، مدمغ، معجب، مغرور ≠ خودگداز، غیرپسند
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه قیافه و اعمال و صفات خود را می پسندد از خود راضی .
لغت نامه دهخدا
خودپسند. [ خوَدْ / خُدْ پ َ س َ ] ( نف مرکب ) کسی که شخص خود را می پسنددو ازخودراضی است. متکبر. مغرور. بی فایده مغرور. ( ناظم الاطباء ). معجب. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
ندانستی ای کودک خودپسند
که مردان ز خدمت بجایی رسند.
حسد دیده نیک بینش بکند.
ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند.
خودپسند خداپسند نبود. ( از جامع التمثیل ).
خودپسند خلق پسند نیست .
ندانستی ای کودک خودپسند
که مردان ز خدمت بجایی رسند.
سعدی.
جز این علتش نیست کآن خودپسندحسد دیده نیک بینش بکند.
سعدی.
گر جلوه مینمائی و گر طعنه می زنی ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند.
حافظ.
- امثال :خودپسند خداپسند نبود. ( از جامع التمثیل ).
خودپسند خلق پسند نیست .
فرهنگ عمید
کسی که کردار و رفتار و صفات خود را پسندیده و بی عیب می داند.
پیشنهاد کاربران
برمنش
پک
کسی که از خود راضیع، خودبینه ، به جز خودش کس دیگه ای رو نمی بینه ، و. . .
. . . . .
و لطفا گیر ندید😐
. . . . .
و لطفا گیر ندید😐
کسی که رفتار خود را بی عیب و بدونه مشکل میبیند و فقط رفتار خودش را دوست دارد
کسی که ما را دوست دارد معنی آن این نیست که تا آخر عمرش با شما باشد
کسی که رفتار خودش را بی عیب می داند و رفتار دیگران را نمی پسندد و فقط رفتار خودش را دوست دارد
کسی که فقط خودش را می پسندد
خود پسند
خود دار
خود بین
خود آموز
خود بار
خود جوش
کلمات دیگر: