کلمه جو
صفحه اصلی

پولکی

فارسی به انگلیسی

crass, mercenary, sordid, squamous, venal

venal


فارسی به عربی

مرتزق

مترادف و متضاد

mercenary (اسم)
پولکی، سرباز مزدور، ادم اجیر

pensionary (اسم)
پولکی

avid (صفت)
مشتاق، ارزومند، متمایل، ازمند، حریص، پولکی

greedy (صفت)
ازمند، حریص، طماع، پولکی، دندان گرد، پر خور

foliaceous (صفت)
پولکی، برگ مانند، برگه دار، برگی، برگ دار

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه پول را دوست دارد. ۲- آنکه رشوه پذیرد آنکه معتاد بپول گرفتن استرشوه خوار. ۳- آنچه با پول انجام گیرد مقابل مجانی .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - پول دوست . ۲ - آن که رشوه پذیرد.
( ~. ) (اِ. ) نوعی آب نبات شبیه پولک .

( ~.) (ص نسب .) 1 - پول دوست . 2 - آن که رشوه پذیرد.


( ~.) (اِ.) نوعی آب نبات شبیه پولک .


لغت نامه دهخدا

پولکی. [ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به پولک. پولک دار. || که پول دوست گیرد: بچه را نباید پولکی کرد. || که رشوه پذیرد. که عادت به پول گرفتن دارد. آنکه معتاد بپول گرفتن است. مرتشی. رشوه گیر. رشوه خوار. معتاد به رشوه.

فرهنگ عمید

۱. پول دوست.
۲. رشوه گیر، رشوه خوار.

دانشنامه عمومی

پولَکی یکی از سوغاتی ها و شیرینی های معروف شهر اصفهان است. برای تهیه این شیرینی مقداری شکر را با نصف مقدار شکر آب و اندکی سرکه سفید مخلوط کرده و به مدت ۴۵ دقیقه روی اجاق می گذارند تا طلائی رنگ شود و بعد با قاشق آنها را روی سینی می ریزند و صبر می کنند تا سفت شود. از افزودنیهای دیگری مثل زعفران، لیموی عمانی خرد شده، پسته، کنجد، پودر نارگیل و… هم در مایع آن می توان استفاده کرد.البته این یکی از روش های خانگی تولید پولکی است. روشهای تولید صنعتی و کارگاهی آن متفاوت است.

گویش مازنی

/pooleki/ چرم روی کفل اسب که از دو طرف ران به رانکی وصل است تا رانکی به پایین نیفتد

چرم روی کفل اسب که از دو طرف ران به رانکی وصل است تا رانکی ...


پیشنهاد کاربران

سوغات معروف و خوشمزه اصفهان


کلمات دیگر: