کلمه جو
صفحه اصلی

خوش خیم


مترادف خوش خیم : بی خطر

متضاد خوش خیم : بدخیم

فارسی به انگلیسی

benign, benignant, innocent, benignly

benignant, innocent, benignly


فارسی به عربی

حمید

مترادف و متضاد

benignant (صفت)
مهربان، خیر، خوش خیم، لطیف

benign (صفت)
مهربان، خوش خیم، بی خطر، ملایم، لطیف

بی‌خطر ≠ بدخیم


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - خوش اخلاق خوش رفتار . ۲ - نیک فطرت نیک نهاد نیک سرشت .

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) ۱ - خوش خلق ، نیک نهاد. ۲ - در اصطلاح پزشکی : بی خطر.

لغت نامه دهخدا

خوش خیم. [ خوَش ْ / خُش ْ ] ( ص مرکب ) مقابل دژخیم. ( یادداشت مؤلف ). نیکوسرشت. نیکوخوی.

فرهنگ عمید

ویژگی تومور یا غدۀ بی خطر: تومور خوش خیم.

دانشنامه عمومی

خوش خیم(به انگلیسی: Benign) یا تومور خوش خیم٬ به نئوپلازی گفته می شود که ویژگی بدخیمی از جمله متاستاز را نداشته باشد. از نمونه های شناخته شده تومورهای خوش خیم می توان به انواع خال معمولی(ملانوسیتیک) و فیبروید رحم اشاره نمود. اصطلاح خوش خیم دلالت بر یک بیماری خفیف و غیر پیشرونده دارد. برخی از نئوپلاسم ها به عنوان تومورهای خوش خیم تعریف شده چرا که فاقد ویژگی های تهاجمی سرطان هستند. در واقع٬ بسیاری از انواع تومورهای خوش خیم برای سلامت انسان بی ضرر هستند. با این حال٬ هنوز هم ممکن است اثرات منفی بهداشتی تولید کنند. نمونه هایی از این تومورها که در تولید اثر توده ای (فشرده سازی اندامهای حیاتی مانند رگ های خونی)٬ و یا تومور غدد درون ریز٬ ممکن است به تولید بیش از حد یا توقف تولید یک هرمون منجر گردد. مثال های آن آدنوم تیروئید٬ آدنوم آدرنوکورتیکال و آدنوم هیپوفیز است.
تومورهای خوش خیم معمولا توسط کپسول(غلاف فیبری) احاطه می گردند که مانع توانایی متاستاز و اینفیلتراسیون(نفوذ به بافت مجاور) می شود. بااین حال٬ بسیاری از انواع تومورهای خوش خیم بطور بالقوه توان تبدیل شدن به بدخیم (مانند تراتوم) را دارند.

دانشنامه آزاد فارسی

خوش خیم (benign)
اصطلاحی برای توصیف رشد غیرسرطانی، مثلاً پولیپ. همچنین، در پزشکی برای هر وضعیتی به کار می رود که برای سلامتی بیمار خطری ندارد.


کلمات دیگر: