کلمه جو
صفحه اصلی

روشن بینی

فارسی به انگلیسی

acuity, lucidity, clear-sightedness, clairvoyance

clear-sightedness


acuity, clairvoyance, lucidity


فارسی به عربی

قراءة البخة , منظور , وضوح

مترادف و متضاد

perspective (اسم)
بینایی، منظر، روشن بینی، دید، مال اندیشی، چشم انداز، منظره، لحاظ، جنبه فکری، سعه نظر، مناظر و مرایا، تجسم شی، خطور فکر

clairvoyance (اسم)
روشن بینی، بصیرت

lucidity (اسم)
روشن بینی، وضوح، روشنی، اشکاری، دوره سلامتی و هوشیاری، شفاف بودن

perspicuity (اسم)
زیرکی، روشن بینی، وضوح، روشنی، صراحت، تیز بینی، شفافی، روش فکری

فرهنگ فارسی

۱ - بینایی دانایی . ۲ - روشنفکری .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) ۱ - دانایی . ۲ - روشنفکری .

لغت نامه دهخدا

روشن بینی. [ رَ / رُو ش َ ] ( حامص مرکب ) بینایی. دانایی. || روشنفکری. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

بینایی، دانایی.

دانشنامه عمومی

روشن بینایی (در پهلوی rōšn-wēnāgīh) عبارت است از درک اشیا یا رویدادهایی که برای حواس پنجگانه، هیچ گونه محرکی که قابل احساس باشد را ارائه نمی دهد. روشن بینی در زبان فارسی جا افتاده است و به معنای واقعی کلمه clair به معنای روشن و voyance به معنای بینایی و بینش است. به کسی که توانایی روشن بینی داشته باشد، clairvoyant می گویند، یعنی کسی که روشن و واضح می بیند.

پیشنهاد کاربران

بصیرت


کلمات دیگر: