(گَ ) (ص مر. ) ۱ - جانوری که خونش گرم باشد. ۲ - کنایه از: بامحبت .
لغت نامه دهخدا
خون گرم. [ گ َ ] ( ص مرکب ) مقابل خونسرد. رجوع به خون سرد شود. || مهربان. رؤوف. باعاطفه. بامهر. مهرورز. ( یادداشت مؤلف ). || انس گیرنده با همه. باهمه جوش. آنکه با همه بجوشد. آنکه زود الفت گیرد.
فرهنگ عمید
۱. (زیست شناسی ) ویژگی هریک از جانورانی که دمای بدنشان نسبت به دمای محیط تقریباً ثابت است، مانند پستانداران و پرندگان. ۲. [عامیانه، مجاز] مهربان و خوش خو.