جو
پناد
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
جو، کرهء هوا، پناد، واحد فشار هوا، فضای اطراف هر جسمی
فرهنگ فارسی
بمعنی هوا باشد
لغت نامه دهخدا
پناد. [ پ َ ] ( اِ ) بمعنی هوا باشد و آن کره ای است از عناصر اربعه که احاطه آب و زمین کرده است. ( برهان قاطع ). یکی از چهار آخشیج. رجوع به هوا شود.
کلمات دیگر: