کلمه جو
صفحه اصلی

برقوق

فرهنگ فارسی

سیف الدین ظاهر اولین پادشاه از ممالیک برجی ( از چرکسیان ) ( جل. ۷۸۴ ه. ق . / ۱۳۸۲م . ف. ۸٠۱ ه. ق . / ۱۳۹۸ م . ) موسس ممالیک برجی که در مصر سلطنت کرده اند .
( اسم ) ۱- آلو ۲- آلوچه
اولین سلطان ممالیک برجی در مصر که از ۷۸۴ تا ۸٠۱ ه . ف . حکومت کرده و ظاهرا ابو سعید کنیه داشته است .

لغت نامه دهخدا

برقوق . [ ب ُ ] (اِخ ) اولین سلطان ممالیک برجی در مصر که از 784 تا 801 هَ .ق . حکومت کرده و ظاهراً ابوسعید کنیه داشته است . رجوع به سیف الدین برقوق ظاهر و ترجمه ٔ سلاطین اسلام لین پول ص 72 شود.


برقوق . [ ب ُ ] (ع اِ) آلویی است خرد. (منتهی الارب ). || زردآلو. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به بَرقوق شود.


برقوق. [ ب ُ ] ( ع اِ ) آلویی است خرد. ( منتهی الارب ). || زردآلو. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به بَرقوق شود.

برقوق. [ ب َ ] ( ع اِ )جابزگ. ( یادداشت مؤلف ). اجاص صغار. || مشمش. زردآلو. ( یادداشت مؤلف ). خلوگرده. ترش هلو. آلوچه. خلی. خولی. خالودار. خلوخلی. ( یادداشت مؤلف ).

برقوق. [ ب ُ ] ( اِخ ) اولین سلطان ممالیک برجی در مصر که از 784 تا 801 هَ.ق. حکومت کرده و ظاهراً ابوسعید کنیه داشته است. رجوع به سیف الدین برقوق ظاهر و ترجمه سلاطین اسلام لین پول ص 72 شود.

برقوق . [ ب َ ] (ع اِ)جابزگ . (یادداشت مؤلف ). اجاص صغار. || مشمش . زردآلو. (یادداشت مؤلف ). خلوگرده . ترش هلو. آلوچه . خلی . خولی . خالودار. خلوخلی . (یادداشت مؤلف ).



کلمات دیگر: