کلمه جو
صفحه اصلی

برم سبز

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

برم سبز. [ ب َ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. سکنه ٔآن 600 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، برنج ، پشم و لبنیات است. خرابه های بنای آتشکده ای قدیمی در این آبادی وجود دارد. ( از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6 ).

دانشنامه عمومی

برم سبز روستایی است از توابع بخش سوق شهرستان کهگیلویه استان کهگیلویه و بویراحمد. در مجاورت این روستا دریاچه کوچکی وجود دارد که به دلیل عمق زیاد آن به رنگ سبز دیده می شود. در پایین دست این دریاچه شالیزارهای این روستا قرار دارند.
در لغت نامه دهخدا در توصیف آن چنین آورده شده است: برم سبز. (اِخ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویهٔ شهرستان بهبهان. سکنهٔ آن ۶۰۰ تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، برنج، پشم و لبنیات است. خرابه های بنای آتشکده ای قدیمی در این آبادی وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).قابل توجه اینکه علاوه بر آتشکده مذکور چندین قبر مربوط به زرتشتیان نیز در این روستا قرار داشت که همگی به طور کامل تخریب شده اند. در فاصله حدود ۱۵۰۰ متر از روستا به سمت مغرب مقبره ای وجود دارد که ساکنان به آن شاه چراغ می گویند.
این روستا دارای راه آسفالته، مدرسه، مسجد، خانه بهداشت، آب لوله کشی، برق، تلفن و . . . می باشد و در فصل بهار دارای مناظر طبیعی بسیار زیبا و چشم نواز است.
تمامی ساکنان این روستا از طایفه دِزَکی هستند. (دزک محلی است در نزدیکی شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری که قلعه معروفی نیز در آنجا به جای مانده است) این طایفه در نقاط مختلف استان کهگیلویه و بویر احمد و همچنین خوزستان پراکنده هستند. شاخه های مختلف این طایفه که به نام دهه شناخته می شوند عبارتند از: دهه رئیس، دهه بَرَمشَه، دهه مِهرو، دهه محمدسعیدی، دهه خرده باب.در گذشته زندگی این مردم از طریق دامداری و کشاورزی تأمین می شد. با این حال با توجه به سطح سواد نسل جدید، اکثر جوانان این روستا در مناطق مختلف عهده دار مسئولیتهای مختلف هستند.


کلمات دیگر: