کلمه جو
صفحه اصلی

لمعات

فارسی به انگلیسی

brightness, flash, glance


فرهنگ فارسی

کتابی است عرفانی نوشته فخر الدین عراقی و جامی شرحی بر آن نوشته بنام [ اشعه اللمعات . ]
( اسم ) جمع لمعه .
جمع لعمه : اشعه اللمعات نام کتابی از جامی و آن شرح لمعات فخر الدین عراق است .

لغت نامه دهخدا

لمعات. [ ل َم َ ] ( ع اِ ) ج ِ لَمعة .
- اشعةاللمعات ؛ نام کتابی از جامی و آن شرح لمعات فخرالدین عراقی است.

دانشنامه عمومی

لَمَعات اثری عرفانی از شیخ علاالدوله سمنانی است. لَمَعات جمع لَمْعه به معنی پرتو و بارقه است. عراقی لمعات را هنگام مطالعهٔ فُصوص الحِکَم ابن عربی نزد صدرالدین قونیوی نوشت و به تقلید از فصوص که ۲۸ فَص داشت، لمعات را در ۲۸ لمعه تنظیم کرد. سبک نگارش لمعات موجز، ساده، فصیح، و مسجع و همانند گلستان سعدی آمیخته به اشعار فارسی و عربی و آیات و احادیث است. موضوعش در بیان مراتب عشق و متأثر از سوانح امام محمد غزالی است. سعید نفیسی در سال ۱۳۳۵ و محمد خواجوی در سال ۱۳۶۳ آن را تصحیح و منتشر کرده اند.
دانشنامهٔ جهان اسلام
نمونه ای از اشعار موجود در لمعات:

دانشنامه آزاد فارسی

لَمَعات
کتابی مختصر به فارسی، تألیف فخرالدین عراقی. این رساله را پس از آموختن فصوص الحکم در محضر قونوی، در ۲۸ «لمعه»، در خلاصه ای از معارف عرفانی، به ویژه معارفِ نحلۀ ابن عربی، تألیف کرد. نثر آن، از شیواترین نثرهای فارسی و مفاهیم رمزی آن، از عالی ترین نگاشته های صوفیانۀ فارسی است. شرح های متعددی بر آن نوشته اند که ضوءاللمعات ، اثر ابن ترکه و اشعة اللمعات اثر جامی، در شمار مهم ترین آن هاست. این رساله بارها در ایران و خارج از آن چاپ، و شماری از شروح و حواشی آن نیز منتشر شده است. چاپی از آن به تصحیح سعید نفیسی، به ضمیمۀ کلیات عراقی، منتشر شده است (تهران، ۱۳۳۵ش).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لمعات، اثری فارسی در عرفان نظری ، از شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی ، متخلص به عراقی است.
با این که عراقی این کتاب را لمعات نامیده، در بعضی از نسخه های خطی نام های دیگری برای آن ذکر شده است، از جمله لمعات انوار ، اللمعات القدسیة فی العشق و لمعات العشاق . بنا بر گزارش جامی، چون این کتاب مشتمل بر لمعه ای (بارقه ای، پرتوی) از حقایق (عرفانی) بوده، عراقی آن را لمعات نامیده است.
زمان نگارش
گفته اند که عراقی لمعات را هر روز، در اثنای آن که فصوص الحکم را نزد صدرالدین قونیوی می خواند، می نوشت و چون کار نوشتن آن، در ۲۸ لمعه به پایان رسید (مانند فصوص که در ۲۸ فص بود) لمعات را به قونیوی نشان داد، او نیز در تأیید و تمجید آن، لمعات را، به حقیقت، لُبّ فصوص خواند. بنابراین، احتمالاً عراقی تألیف این کتاب را در قونیه و پیش از وفات صدرالدین، یعنی ۶۷۳، به پایان رسانده است. دولتشاه سمرقندی نیز نوشته عراقی آن را در کرمان، در خانقاه اوحدالدین کرمانی ، تألیف کرده است.
سبک نگارش
سبک نگارش لمعات، موجز، ساده، فصیح، و آمیخته با سجع و اشعار فارسی و عربی و آیات و احادیث و سخنان و اقوال عرفاست.
موضوع
...

پیشنهاد کاربران

درخشش و تابش

Lama, at یا لاما آت و یا لامهَ آت!
لاما در زبان و فرهنگ تبتیان به معنی خرد یا آموزگار می باشد و به همراه دالایی به معنی اقیانوس خرد یا آموزگاری اقیانوس وار. پسوند آت در زبانی فارسی نشانه جمع می باشد، لذا واژه لعمات احتمالا به معنای خِرَد ها یا پرتو های عقل باشد. گرچه به قول عارفان، عقل یا خرد با عشق گویا میانه خوشی نداشته باشند. از طرف دیگر لا ما می تواند " بدون ما " معنی دهد و لاماآت جمع آن و به معنی بدون ما ها.



کلمات دیگر: