کلمه جو
صفحه اصلی

حاجتمندی


مترادف حاجتمندی : بی نوایی، تهی دستی، فقر، احتیاج، توقع، نیازمندی، وسن

متضاد حاجتمندی : بی نیازی

مترادف و متضاد

۱. بینوایی، تهیدستی، فقر
۲. احتیاج، توقع، نیازمندی، وسن ≠ بینیازی


فرهنگ فارسی

۱ - نیازمندی احتیاج . ۲ - تهی دستی فقر گدایی .

لغت نامه دهخدا

حاجتمندی. [ ج َ م َ ] ( حامص مرکب ) نیاز. افتقار.احتیاج : و گفته اند: «حاجتمندی دوم اسیری است ». ( قابوسنامه ). باب اول اندر شناختن سبب حاجتمندی مردم و دیگر جانوران بغذا. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ عمید

نیازمندی، احتیاج.

جدول کلمات

احتیاج

پیشنهاد کاربران

تلنگ ، تلنگی


کلمات دیگر: